رويا مرادي

ازدواج,خانواده ,سرگرمي

پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۰۳

آيا رابطه شما به ازدواج ختم مي شود؟ | چه روابطي براي ازدواج مناسب نيستند

 

آيا رابطه شما به ازدواج ختم مي شود؟ روابط نامناسب براي ازدواج باعث صدمات و هدر دادن زمان و انرژي مي شود و جز افسوس، پيامدهاي ديگري را به همراه خواهد داشت. در اين مقاله به بررسي اين روابط پرداخته مي شود.

امروزه برخي از روابط به اشتباه به عنوان عشق شناخته مي شوند اما توجه داشته باشيد كه هر رابطه اي براي ازدواج مناسب نمي باشد و ازدواج ناموفق آسيب هايي را به همراه دارد كه تا مدت ها گريبان گير افراد خواهد شد هر كدام از افراد براي ازدواج شان معيارهايي دارند و بر اساس معيارها، وارد رابطه مي شوند اما گاهي اوقات اين روابط پايه و اساس نامناسبي دارد.

مشاوره قبل از ازدواج بسيار توصيه مي شود زيرا باعث شناسايي افراد نامناسب براي ازدواج و هم چنين جلوگيري از عميق شدن روابطي كه احتمال جدايي و طلاق در زندگي مشترك مي شود، در ادامه اين مقاله به بررسي مهم ترين روابط نامناسب مي پردازيم تا در اين خصوص اطلاعات شما افزايش يابد.

چه روابطي براي ازدواج مناسب نيست؟

روابطي كه براي ازدواج مناسب نيستند شرايط را از لحاظ بعد عاطفي و رواني دشوارتر مي سازد و تصميم گيري منطقي را براي فرد سخت تر و غيرممكن مي كند، از طرفي اين روابط زود و سريع حيات زندگي زناشويي را تهديد مي كند در ادامه اين مقاله به برخي از مهم ترين روابطي كه براي ازدواج مناسب نيستند مي پردازيم و آن ها را مورد بررسي قرار مي دهيم:

1. روابطي كه براي ازدواج مناسب نيست، عشق يكطرفه

يكي از روابط نامناسب براي ازدواج رابطه اي مي باشد كه شما عاشق طرف مقابل تان مي باشيد اما او زياد علاقه اي به اين رابطه ندارد و شور و شوقي نشان نمي دهد و از نديدنتان بي قرار نمي شود، شايد شما فكر كنيد كه عشق شما براي ازدواج كافي مي باشد اما توجه داشته باشيد كه عشق و محبت يك طرفه كافي نيست و باعث مي شود روابط در زندگي مشترك از تعادل خارج شود و افرادي كه اصرار به عشق يك طرفه دارند به طور معمول به خاطر آسيب هايي است كه در دوران كودكي به آن ها وارد شده است.

 به طور مثال در دوران كودكي عشق و محبتي را دريافت نكرده اند و ناخودآگاه شان در جستجوي عشق و دوست داشته شدن مي باشد.

2. روابطي كه براي ازدواج مناسب نيست، تظاهر به عشق

در اين رابطه طرف مقابل بيشتر به شما عشق مي ورزد و در اين شرايط شما تظاهر به عشق و ابراز علاقه مي كنيد اما از دورن خود خبر داريد كه نگرش شما به رابطه تان عشق نمي باشد و تنها يك تظاهر است، در اين شرايط رابطه تان از مسير و تعادل درست خارج مي شود.

توجه داشته باشيد كه عشق لازمه يك زندگي مشترك مي باشد و در صورتي كه بدون علاقه ازدواج كنيد هم خودتان اذيت خواهيد شد و هم طرف مقابل تان دچار آسيب روحي مي شود.

آيا رابطه شما به ازدواج ختم مي شود؟

3. روابطي كه براي ازدواج مناسب نيست، تمايل به تغيير طرف مقابل

در اين روابط شما عاشق كسي هستيد كه در آينده دوست داريد تغيير كند و به شخصي كه شما دوست داريد تبديل شود، نه كسي كه  در حال حاضر وجود دارد، اين نوع روابط وابستگي بسياري در فرد ايجاد مي كند، زيرا دائما اميد داريد كه طرف مقابل تان تغيير كند و نمي دانيد اين تغيير در چه زماني ايجاد خواهد شد، اين روابط به نوعي شبيه قمار كردن مي باشد.

دائما به خودتان اميد مي دهيد كه طرف مقابل تان تغيير خواهد كرد و به خودتان مي گوييد كه او به زمان نياز دارد تا تغيير كند و زندگي اش را جمع و جور نمايد و به خودتان مي گويد اگر به او عشق و محبت كافي بدهيد تغيير خواهد كرد.

در اين نوع روابط شما خودتان را برتر از طرف مقابل تان مي دانيد و مي خواهيد او را كنترل كنيد زيرا احساس مي كنيد كه نياز به تغيير دارد. به خاطر طرد شدني كه در زمان كودكي داشته ايد مي خواهيد با كسي رابطه داشته باشيد تا با همان الگوهاي ناكامي در دوران كودكي مطابقت داشته باشد اما توجه داشته باشيد كه رابطه سالم رابطه اي مي باشد كه بر اساس واقعيات موجود و شخصيت فعلي طرف مقابل تان باشد و او را همانطور كه هست بپذيريد و دوستش داشته باشيد و به تغيير دادن او دلخوش نكنيد.

4. روابط نامناسب  براي ازدواج، كمك به فرد مقابل با هدف دلسوزي و ترحم

در اين روابط شما با فردي كه آسيب ديده يا طرد شده و كسي او را دوست نداشته است وارد رابطه شده ايد و سعي داريد به او كمك كنيد در واقع رابطه شما از روي ترحم و دلسوزي مي باشد  در اين نوع روابط بيشتر با كساني كه مشكلات روحي، جسمي و اقتصادي دارند وارد رابطه مي شويد و كسي كه دائما احساس ضعف و ناتواني مي كند محبت كرده و به او ابراز علاقه مي نماييد و او را دلداري داده و تشويق مي كنيد هم چنين سعي مي كنيد كه او را نصيحت كنيد و در نقش والد ظاهر مي شويد اما شما بايد بدانيد كه روابط ازدواج نبايد بر اساس احساس ترحم و دلسوزي باشد و بايد سرشار از عواطف عاشقانه از سوي دو طرف باشد.

5. روابطي كه براي ازدواج مناسب نيست، قرار دادن معشوق به عنوان الگو يا معلم

يكي ديگر از روابطي كه براي ازدواج مناسب نمي باشد وارد رابطه شدن با فردي است كه زماني براي شما مانند يك الگو بوده است و در اين حالت شما فكر مي كنيد كه طرف مقابل تان از شما باهوش تر و بهتر مي باشد و هميشه و همه جا از او حرف مي زنيد همه جوره قبولش داريد و گفته هاي او را مبنا قرار مي دهيد.

زماني كه با او وارد جمعي مي شويد از بودن با او در حضور ديگران به خودتان افتخار مي كنيد و دوست داريد كه شبيه او باشيد اما توجه داشته باشيد كه شما و همسرتان در اين رابطه با هم برابر نيستند و به تدريج عزت نفس و خودباوري تان ضعيف شده و روز به روز وابستگي شما به او بيشتر مي شود.

6. روابط نامناسب براي ازدواج، برقراري رابطه صرفا به دليل ويژگي هاي خاص فرد

گاهي افراد به خاطر ويژگي هاي خاص، موقعيت هاي ويژه و توانايي فرد وارد رابطه با او مي شوند به عنوان مثال به خاطر اين كه طرف مقابل شان گيتاريست و يا ظاهر خيلي خاص و زيبايي دارد با او وارد رابطه مي شوند اما توجه داشته باشيد كه هنرمند بودن، چشمان آبي و موهاي زيبا نمي توانند موفقيت يك رابطه را تضمين كند و شما در اين شرايط بايد از خودتان بپرسيد كه اگر شرايط ويژه را نداشت باز هم با او مي مانديد؟

7. روابطي كه براي ازدواج مناسب نيست، اشتباه گرفتن تفاهم در يك زمينه خاص با عشق

ممكن است در اين زمينه خاص با طرف مقابل تان تفاهم ويژه اي داشته باشيد و آن را با عاشق شدن اشتباه بگيريد، به عنوان مثال زماني كه با هم همكار هستيد ممكن است در انجام پروژه هماهنگي و تفاهم زيادي با يكديگر داشته باشيد و در اين حالت احساس كنيد كه به يكديگر علاقه داريد اما توجه داشته باشيد كه آشنا شدن در يك شرايط خاص و داشتن تفاهم در يك زمينه به معني اين كه شما و طرف مقابل تان در زندگي مشترك تفاهم داريد نمي باشد و احتمال اين كه شرايط به وجود آمده باعث شود شما در تشخيص تفاهم و عشق واقعي دچار مشكل شويد بسيار زياد مي باشد و تفاهم و هماهنگي در يك زمينه خاص باعث مي شود چشم هاي تان بر روي واقعيت ببنديد

منبع : آيا رابطه شما به ازدواج ختم مي شود؟ | چه روابطي براي ازدواج مناسب نيستند

سرد مزاجي زنان بعد از زايمان، دلايل كامل + روش درمان فوري

 

سرد مزاجي زنان بعد از زايمان، دلايل كامل + روش درمان

يكي از مشكلات شايع زناشويي و جنسي بعد از زايمان، سرد مزاجي زنان مي باشد، زني كه به تازگي زايمان كرده است دچار مشكلات جسمي و رواني مي شود و به احتمال زياد زندگي زناشويي او دچار چالش هاي اساسي مي شود.

بايد اين نكته را در نظر بگيريد كه زايمان فرآيندي طبيعي و مهم مي باشد كه روان و جسم فرد را درگير مي كند و باعث سرد مزاجي فرد مي شود سرد مزاجي بعد از زايمان دلايل فيزيكي و رواني متعددي دارد كه پس از اين كه شناسايي شدند قابل درمان مي باشند.

در ادامه اين مقاله به بررسي كامل سرد مزاجي جنسي زنان پس از زايمان مي پردازيم و بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه اهميت دادن به سرد مزاجي بسيار مهم مي باشد و در اين خصوص بايد از مشاوره روابط زناشويي كمك بگيريد تا راه حل هاي درستي در اختيار شما بگذارند.

سرد مزاجي زنان بعد از زايمان: شروع فعاليت جنسي

پس از زايمان رابطه جنسي زوجين كمي سرد مي شود زيرا زايمان فرآيندي مي باشد كه جسم و روان فرد را متحول مي كند. به همين دليل پس از زايمان مدتي زمان مي باشد تا فرد آمادگي خود را براي فعاليت هاي جسمي دوباره به دست آورد، مدت زمان آمادگي در افراد متفاوت مي باشد برخي از آن ها به چند هفته و برخي به ۴ تا ۶ ماه زمان نياز دارند

در صورتي كه زن و مرد در مورد زمان اين مشكلات آگاهي نداشته باشند و در زندگي مشترك با مشكلاتي رو به رو شوند، زن احساس مي كند كه بي كفايت مي باشد و ديگر توانايي سابق را ندارد و مرد احساس مي كند كه كنار گذاشته شده است.

دلايل فيزيولوژيكي

زنان به خاطر دلايل زير به بي ميلي جنسي و سرد مزاجي بعد از زايمان دچار مي شوند كه عبارت است از:

  • به هم خوردن ميزان ترشح هورمون ها
  • پارگي واژن و آسيب ديدگي در اثر زايمان
  • شل شدن عضلات كف لگن و افتادگي واژن از دلايل سرد مزاجي زنان بعد از زايمان مي باشد
  • خشكي واژن كه باعث مقاربت دردناك مي شود.
  • ناتواني در نگهداري مدفوع و ادرار در حين رابطه جنسي
  • كاهش حسي واژن

سرد مزاجي زنان بعد از زايمان: دلالي روانشناختي

به طور معمول قبل از اين كه براي زوجين مشكلي پيش آيد به درمان آن اقداماتي را انجام نمي دهند سرد مزاجي در مواردي ممكن است باعث دلزدگي زناشويي شود و در صورتي كه با دلايل سرد مزاجي پس از زايمان آشنا شويد بهتر خواهيد توانست از نارحتي هاي به وجود آمده پيشگيري كنيد.

  1. افسردگي دليل اصلي سرد مزاجي زنان

از هر صد نفري كه زايمان مي كنند ده تا پانزده نفر آن ها به افسردگي بعد از زايمان مبتلا مي شود و افرادي به دلايلي مانند مشكلات بارداري، اختلالات هورموني، استرس و غيره به افسردگي بعد از زايمان دچار مي شوند و به همين دليل بعد از زايمان ميل جنسي زن به شدت كاهش مي يابد و از رابطه جنسي اش هيچ لذتي نمي برد.

  1. علاقه نداشتن به رابطه جنسي علت سرد مزاجي زنان نيست

فعل و انفعالات هورموني كه به دليل زايمان در بدن زن اتفاق مي افتد پيامدهاي روحي و رواني بسياري را بر عهده خواهد داشت يكي از مسائلي كه باعث سرد مزاجي در رابطه جنسي مي شود بي علاقگي به رابطه جنسي مي باشد، در اين مدت زن نيازمند به برقراري رابطه جنسي دوباره ندارد و برخورد مرد در اين دوران بسيار مهم مي باشد و در شرايط روحي زن تاثير بسياري مي گذارد.

  1. رابطه خستگي و سرد مزاجي زنان

عواملي مانند بارداري، زايمان و بچه داري قواي جسمي زن را تحليل مي كند و به طور طبيعي باعث مي شود تا تمايل زن براي رابطه جنسي كاهش يابد، در اين شرايط بايد مرد به همسرش در نگهداري بچه كمك كند و ساعاتي را براي استراحت زن در نظر گرفته شود تا خستگي هاي به وجود آمده باعث به وجود آمدن مشكلات جسمي و زناشويي نشود.

  1. نگراني از وضعيت جسمي

زايمان باعث ايجاد شدن تغييرات زيادي مثل اضافه وزن در ظاهر زن مي شود و به دليل برخي از اين تغييرات ممكن است فرد احساسات خجالت كند و از داشتن رابطه جنسي سر باز زند، بايد به همسرتان اطمينان دهيد كه اين تغييرات ظاهري طبيعي مي باشد و به تدريج به حالت قبل باز مي گردد.

  1. معذب بودن از حضور فرزند دليل پنهان سرد مزاجي زنان

حضور فرزند در اتاق خواب مي تواند يكي از دلايل معذب بودن زنان به برقراري رابطه جنسي باشد، براي فرزند پروري صحيح بهتر است اتاق فرزند از والدين جدا باشد و مادر براي انجام دادن اموراتي كه كه مربوط به فرزند مي شود مانند شير دادن و انجام كارهاي نوزاد به اتاق او برود اما برخي از مادران براي اين كه دسترسي راحتي به نوزاد شان داشته باشند نوزاد را به اتاق خودشان مي برند كه اين كار در آينده مشكلاتي براي نوزاد و والدين ايجاد مي كند و سرد مزاجي بعد از زايمان يكي از آن ها مي باشد.

  1. سرد مزاجي زنان به خاطر نگراني از بارداري دوباره

تولد فرزند اول براي مادر سختي هاي بسياري به همراه دارد و به شدت توان او را كاهش مي شود و ممكن است زن نگران بارداري مجدد باشد و از داشتن رابطه جنسي سر باز زند.

منبع : سرد مزاجي زنان بعد از زايمان، دلايل كامل + روش درمان فوري

فوايد و معايب اصلي ازدواج دانشجويي كه بايد بدانيد

 

ازدواج دانشجويي دغدغه بسياري از افراد مي باشد، در اين مقاله به فوايد و معايب ازدواج در زمان دانشجويي پرداخته شده است كه به شما كمك مي كند در انتها مقاله تصميم بگيريد آيا ازدواج دانشجويي انتخاب مناسبي براي شما است يا خير.

سپيده و شايان دانشجوي ترم 6 دوره كارشناسي رشته مهندسي عمران هستند. در واقع آن ها همكلاسي هستند و به مدت 2 سال است كه با يكديگر وارد ارتباط شده اند. ارتباط آن ها بسيار عميق است گويي سال ها همديگر را مي شناسند. سپيده مي گويد هربار شايان را مي بينم انگار قند در دل من آب مي شود، نمي توانم جلوي احساساتم را بگيرم. فكر اينكه يك روز او در زندگي ام نباشد مرا كلافه مي كند. او مي گويد نسبت به احساسات شايان نيز، نسبت به خودم مطمئنم و گاهي فكر مي كنم او حاضر است جانش را براي من بدهد. او مي گويد هر زمان كه كنار شايان است در دلش بارها خدا را شكر مي كند كه شايان را سر راهش قرار داده است اما در كنار تمام اين احساسات قشنگ يك چيز ذهن سپيده را به هم ريخته است، آن هم ترس از مخالفت خانواده اش است. او مي گويد من و شايان هر دو تازه اول راه هستيم، من مي دانم كه شايان در حال حاضر شغلي ندارد و در نتيجه پس انداز مالي هم ندارد، از همه مهمتر اينكه شايان به خدمت سربازي نرفته است و اين موارد مي توانند مانع بزرگي براي ازدواج ما باشند. من از مطرح كردن علاقه ام به شايان مي ترسم از طرفي مي دانم كه اگر شايان را نداشته باشم زندگي برايم معنايي نخواهد داشت! او به مشاور مراجعه كرده است و در حال بيان نگراني ها و احساساتش به مشاور است به اين اميد كه مشاور راهي را مقابل او بگذارد.

هدف از شرح داستان بالا اين بود كه مقدمه اي را از رابطه دانشجويي براي شما شرح داده باشيم. در اين داستان تا حدودي مي توانيم به مزايا و معايب ازدواج در دوران دانشجويي پي ببريم اما در ادامه سعي مي كنيم مفصل در مورد آن توضيح دهيم:

مزاياي ازدواج در دوران دانشجويي

  • سنخيت داشتن فرهنگي و تحصيلي

يكي از مهمترين ملاك هاي ازدواج اين است كه دختر و پسر مي توانند از نظر اجتماعي، فرهنگي و تحصيلي با يكديگر سنخيت داشته باشند و دنياي يكديگر را به خوبي درك مي كنند، اگر چه نمي توان گفت كه در صورت ازدواج با هم دانشگاهي خود صد در صد چنين معياري برآورده مي شود ولي احتمال آن بسيار بالا است. دختر و پسر هر دو در يك محيط فرهنگي مشترك قرار دارند و به همين دليل مي توان گفت خط مشي فكري مشتركي خواهند داشت و بهتر مي توانند حرف هم ديگر را بفهمند. مشكل در عدم سنخيت تحصيلي و فرهنگي يكي از مواردي است كه در ازدواج دانشجويي كاهش مي يابد، البته اين به اين شرط است كه دختر و پسر از نظر محل زندگي با يكديگر فاصله زيادي نداشته باشند و هردو از يك فرهنگ باشند.

  • درك متقابل از مزاياي ازدواج دانشجويي

از آنجا كه معمولا دانشجويان شرايط يكساني را تجربه مي كنند و همگي باهم دوران مشتركي را مي گذرانند، بنابراين دغدغه ها و اهداف مشتركي خواهند داشت و مشكلات مشتركي را تجربه مي كنند بنابراين همين امر مي تواند باعث شود كه زن و شوهري كه هر دو دانشجو هستند بهتر بتوانند همديگر را درك كنند و در نتيجه اين درك متقابل بهتر يكديگر را همراهي كنند.

ازدواج در دوران دانشجويي

  • مزاياي ازدواج دانشجويي: هم مسير بودن

كساني كه دانشجو هستند هنوز مسير خود را به طور كامل طي نكرده اند و طبيعتا مسير پرچالش و گاه دشواري را پيش رو دارند كه گاهي اگر يك همراه در كنار انسان باشد كه با خود فرد هم مسير باشد راه هموارتر خواهد شد و زن و شوهر راحت تر مي توانند به سمت اهدافشان حركت كنند.

  • انتظارات پايين تر

طبيعتا يك دانشجو به سبب مشغله درسي كه دارد نمي تواند درآمد خيلي زيادي داشته باشد و معمولا كسي كه تصميم به ازدواج با يك فرد دانشجو مي گيرد با علم به اين شرايط چنين انتخابي مي كند. به همين دليل معمولا انتظارات از يك دانشجو پايين تر است و طبيعتا پروسه ازدواج آسان تر خواهد بود.

  • تجربه احساسات عميق عاطفي

همانطور كه در داستان سپيده و شايان خوانديم روابط عاطفي دوران دانشجويي مي تواند سرشار از احساس عشق و دوست داشتن باشد. به اين دليل كه دختر و پسر در اين فضا مكررا يكديگر را ملاقات مي كنند و به سبب اين ملاقات ها عشق و علاقه بين آن ها بيشتر مي شود.

  • كسب شناخت عميق تر در ازدواج دانشجويي

از آنجا كه دختر و پسر بيشتر در اين فضا امكان ملاقات دارند و از آنجا پس از مدتي در دانشگاه بيشتر هم دانشگاهي ها همديگر را مي شناسند و كسب اطلاعات از طريق دوستان مشترك راحت است مي توان به كسب شاخت بيشتر و مطلوب تر نسبت به فرد مقابل اميدوارتر بود و همين امر مي تواند تضميني براي انتخابي مطمئن تر باشد.

معايب ازدواج دانشجويي

  • معايب ازدواج دانشجويي: مشكلات ثبات شغلي

همانطور كه در داستان شرح داده شده بود يكي از مشكلات اصلي سپيده و شايان مشكل ثبات شغلي شايان بود. با توجه به اينكه شايان نيز به مانند سپيده دانشجو است كاملا طبيعي است كه شغل ثابتي نداشته باشد و همين مسئله مي تواند مشكل ساز باشد و بيشتر از همه مخالفت خانواده ها را برانگيزد به اين دليل كه هرچقدر هم كه دختر براي خانواده اش توضيح دهد كه قصد دارد با فرد مورد علاقه اش يك مسير مشترك را طي كند و به كمك همراهي يكديگر به موفقيت برسند بازهم با توجه به فرهنگ فعلي جامعه كه مرد را مسئول تامين مايحتاج زندگي مي دانند انتخاب چنين فردي نگران كننده است چون اين فرد توانايي تامين مايحتاج زندگي را ندارد و قطعا مشكلات اقتصادي در انتظار هر دوي اين افراد است.

  • اشكال در مديريت و ايجاد تعادل بين اهداف تحصيلي و اهداف زندگي زناشويي

در هر حال زندگي زناشويي مسئوليت ها و چالش هاي مخصوص به خود را دارد و فردي كه ازدواج مي كند بخشي از تمركزش صرف زندگي زناشويي اش مي شود و همين امر علي الخصوص در سالهاي اوليه ازدواج مي تواند سبب افت تحصيلي شود يا اگر زن و مرد در دنبال كردن اهداف تحصيلي شان بسيار مصمم و جدي باشند ممكن است در سال هاي اوليه زندگي شان به اين دليل كه تمام تمركزشان روي درس است نتوانند از زندگي مشترك خود لذت كافي را ببرند. بنابراين اگر توانايي مديريت بين اهداف درسي و رابطه زناشويي نباشد يكي از اين دو ناديده گرفته مي شود و تحت تاثير اين ناديده گرفتن ها ممكن است كه يكي از آن ها ضربه وارد شود.

  • مخالفت خانواده ها به دليل زير پا گذاشتن سنت ها

همانطور كه مي دانيم هنوز هم بسياري از خانواده ها به سنت ها اهميت زيادي مي دهند و معتقدند كه خودشان بايد در انتخاب همسر براي فرزندشان نقش داشته باشند و همين امر باعث مي شود كه برخي از خانواده آشنا شدن دختر و پسر در دانشگاه و انتخاب يكديگر به عنوان همسر را نوعي بي احترامي به خود بدانند، بنابراين امكان مواجه شدن با مخالفت خانواده در اين نوع ازدواج ها زياد است.

  • معايب ازدواج دانشجويي: مشكلات اختلافات قومي و فرهنگ خانوادگي

در يك دانشگاه افراد مختلفي مشغول به تحصيل هستند كه اين افراد ممكن است از نظر محل زندگي فرسنگ ها با هم فاصله داشته باشند. يكي از مشكلاتي كه دانشجويان با آن روبرو هستند اين است كه گاهي عاشق و دلباخته فردي مي شوند كه از يك فرهنگ و قوميت كاملا متفاوت است و همين تفاوت فرهنگي و قومي مي تواند مشكلات زيادي را در پي داشته باشد.

  • مشكلات سربازي براي پسر از معايب ازدواج دانشجويي

مي توان به جرات گفت كه حدود 90 درصد پسران يا شايد هم بيشتر قبل از دوران دانشجويي خود به سربازي نرفته اند و اكثر قريب به اتفاق آن ها بعد از دوران دانشجويي شان دوران خدمت سربازي خود را مي گذرانند. در اين بين متاسفانه برخي از خانواده به شدت روي اين موضوع تاكيد دارند و ممكن است حتي در صورت عدم مشكلات اقتصادي و ديگر مشكلات، به مسئله سربازي پسر گير دهند و به همين دليل مانع ازدواج فرزندانشان شوند.

  • پايين بودن سن و عدم پختگي رواني

مسئله پايين بودن سن بيشتر در مورد دانشجويان دوره كارشناسي صدق مي كند. اكثر افرادي كه در دوره كارشناسي مشغول به تحصيل هستند بين سنين 18 تا 22 سالگي به سر مي برند. يكي از مشكلات اين دوران اين است كه معمولا دختر و پسر، علي الخصوص پسر، در اين سن هنوز به بلوغ فكري و عاطفي نرسيده اند و همين امر مي تواند مشكلات مخصوص به خود را در پي داشته باشد كه يكي از اين مشكلات مي تواند عدم توان مديريت مسائل مربوط به زندگي و همچنين تصميم گيري هاي هيجاني و احساسي باشد. بديهي است كه در دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري اين مشكلات بسيار كمتر به چشم مي خورد مگر اينكه فرد از نظر عاطفي و رواني دچار بلوغ ديررس باشد.

  • وابستگي عاطفي شديد

تجربه احساس عشق و دلدادگي بسيار مي تواند جذاب باشد اما متاسفانه در برخي از ارتباطات احساس وابستگي با دلبستگي اشتباه گرفته مي شود. در برخي از موارد دختر و پسر به اين دليل كه زياد يكديگر را ملاقات مي كنند و طول مدت رابطه شان زياد است ممكن است به شدت به يكديگر وابسته شوند و همين امر سبب شود كه به اشتباه احساس كنند كه عاشق يكديگر هستند و چشم بر روي موارد بسيار مهم و مشكل آفرين ببندند و همين امر سبب انتخاب اشتباهي شود.

منبع : فوايد و معايب اصلي ازدواج دانشجويي كه بايد بدانيد

وابستگي به والدين در بزرگسالي، راهكارهاي فوري براي كاهش وابستگي بزرگسالان

 

وابستگي به والدين در بزرگسالي، راهكارهايي براي كاهش وابستگي بزرگسالان

وابستگي به والدين در بزرگسالي از جمله موانعي مي باشد كه باعث مي شود شما به رشد شخصيتي كاملي نرسيد و نتوانيد وظايفي كه مرتبط با سن شما مي باشد را به درستي انجام دهيد. اين وضعيت وابستگي زماني كه شما ازدواج مي كنيد و تشكيل خانواده مي دهيد بيشتر خودش را نشان مي دهد و باعث نارضايتي همسر و ديگر اعضاي خانواده مي شود زيرا براي گرفتن هر تصميمي شما به والدين خود وابسته هستيد و با وجود آن كه از نظر فيزيكي از پدر و مادر خود فاصله گرفته ايد اما از نظر رواني همچنان به والدينتان وابسته هستيد و مستقل نشده ايد.

البته راهكارهايي براي كاهش وابستگي در دوران بزرگسالي وجود دارد كه در ادامه اين مقاله به بررسي آن ها مي پردازيم.

وابستگي به والدين در بزرگسالي چه علائمي دارد؟

در بسياري از موارد افرادي كه در بزرگسالي به والدين خود وابسته هستند بينش چنداني نسبت به رفتار خود ندارند و زياد وابستگي را حس نمي كنند، اين افراد معمولا از طرف اطرافيان به خصوص همسرشان بازخوردهاي منفي دريافت مي كنند و در آن هنگام متوجه مي شوند كه در نوع ارتباطشان با پدر و مادر اشكالاتي دارند اما نمي دانند كه چطور بايد اوضاع را بهبود بخشند.

پرسش ها

براي اين كه بتوانيد ميزان استقلال و وابستگي شخصيت بزرگسال سالم خود را مورد سنجش قرار دهيد بايد با دقت بيشتري به رفتار هاي خود را مورد سنجش قرار دهيد و تلاش كنيد به پرسش هاي زير به طور صادقانه پاسخ دهيد.

  • آيا در طول روز چندين بار با والدين خود تماس مي گيريد؟
  • آيا براي انجام هر كار كوچكي به پدر و مادر خود متوسل مي شويد؟
  • آيا براي گرفتن تصميمات روزمره خود نياز به مشورت با والدين داريد و احساس نياز مي كنيد؟
  • آيا از نظر مالي هنوز مستقل نشده ايد؟
  • آيا روابط بدون حد و مرزي با والدين خود داريد و والدين تان در حريم شخصي زندگي تان مداخله مي كنند؟
  • آيا هنگامي كه به پدر و مادر خود دسترسي نداريد و از آن ها دور هستيد احساس استرس و اضطراب مي كنيد و عملكردتان تحت تاثير قرار مي گيرد؟

در صورتي كه به سوال هاي بالا پاسخ داديد و بيشتر سوالات پاسخ هاي مثبتي داشتند، در اين هنگام شما وابستگي مخربي ميان شما و والدينتان وجود دارد و اگر شدت اين رفتار ها در شما بسيار زياد باشد به طور كه در روابط عاطفي خود احساس وابستگي زيادي به طرف مقابلتان داريد و بدون فرد مقابل نمي توانيد كارايي خود را حفظ كنيد در اين حالت ممكن است شما دچار شخصيت وابسته شده باشيد كه در اين مورد بايد از يك روانشناس كمك بگيريد و براي ارزيابي دقيق تر اقداماتي را انجام دهيد.

راهكارهايي براي كاهش وابستگي به والدين در بزرگسالي

در صورتي كه وابستگي شما به والدين شدت بسيار زيادي نداشته باشد و به صورت اختلال در نيامده باشد در اين صورت مي توانيد از راهكارهاي روانشناسي كمك بگيريد تا ميزان اين وابستگي را كاهش دهيد و در صورتي كه حس مي كنيد اين راهكارها مفيد نمي باشد و شرايط شما را بهبود نمي بخشد بايد از رواشناس كمك بگيريد تا بتوانيد به بررسي كامل و دقيق مشكل خود بپردازيد و آن را حل كنيد، ما در ادامه اين مقاله به چند راهكار عمومي اشاره كرده ايم كه زمينه كاهش وابستگي به والدين را در بزرگسالي كاهش مي دهد.

  1. كمي به خود فضا بدهيد

در ابتدا بايد بتوانيد فرق بين رابطه سالم همراه با دلبستگي ايمن را از وابستگي مخرب تشخيص دهيد، در صورتي كه احساس كرديد كه عواطف شما نسبت به والدين در عملكرد روزانه تان تاثير منفي مي گذارد و اوضاع به گونه اي پيش مي رود كه شما بدون آن ها كمتر مي توانيد اوضاع را مديريت كنيد در اين هنگام لازم است كه در اولين قدم به خودتان فضا بدهيد و براي اين كه به استقلال برسيد كمي فاصله گرفتن را تمرين كنيد.

به اين منظور به طور مثال تلاش كنيد تا تماس هاي خود را در طول روز كاهش دهيد و گاهي اوقات مشكلات خود را به صورت تنهايي حل و فصل نماييد. احتمال دارد در ابتدا اين امر براي شما دشوار باشد اما اگر از قدم هاي ساده شروع كنيد راحت تر و آسان تر پيش برويد در اين صورت كارهاي مهم تري را به تنهايي انجام خواهيد داد.

  1. براي كاهش وابستگي به والدين در بزرگسالي استقلال هيجاني را دست كم نگيريد

زماني كه حرف از استقلال و وابستگي مي شود بسياري از افراد مواردي مانند استقلال مالي و جدا زندگي كردن از پدر و مادر را در نظر مي گيرند و كمتر به استقلال هيجاني فكر مي كنند اما آن ها بايد بدانند كه استقلال هيجاني مقدم بر استقلال فيزيكي دارد و حتي مي تواند تسهيل گر آن باشد.

به اين منظور شما بايد احساسات و عواطف خود را در صورت نياز به تنهايي مديريت كنيد و براي اين كه وضعيت رواني با ثباتي داشته باشيد به طور دائم نبايد به پدر و مادرتان وابسته باشيد، اگرچه پدر و مادر مهم ترين منابع ما براي دلگرمي مي باشند اما بايد تلاش كنيد تا مديريت احساسات خود را در دست بگيريد و توانايي مديريت عواطف و احساسات خود را داشته باشيد.

هر موقع كه با احساسات ناراحتي و نااميدي و اضطراب رو به رو شديد سريعا با والدين خود تماس نگيريد و بايد به خودتان فرصت بدهيد تا به تنهايي با هيجانات كنار بياييد و بتواند با تكيه كردن بر مهارت هاي فردي اوضاع و شرايط خود را بهتر كنيد، اين امر به شما كمك خواهد كرد تا بتوانيد با مشكلات مقابله كنيد و زماني كه با مشكلات بزرگ تري رو به رو مي شويد بتوانيد روي پاي خودتان بايستيد و در كنار بلوغ جسماني به بلوغ رواني نيز دست يابيد.

اگر احساس كرديد كه از پس مشكلتان بر نمي آييد و هيجانات و احساسات خود را نمي توانيد كنترل كنيد در اين هنگام مي توانيد به روانشناس مراجعه كنيد و از او كمك بخواهيد.

  1. با افراد مستقل معاشرت كنيد

براي اين كه بتوانيد در مسير استقلال گام برداريد و از وابستگي خود به پدر و مادر بكاهيد در اين صورت لازم است تا يك سيستم پشتيباني مناسب براي خود فراهم كنيد تا اين سيستم شما را تشويق كند و منجر به مستقل شدن شما شود.

براي اين كه مسير استقلال را راحت تر طي كنيد بايد در انتخاب دوستان و اطرافيان خود دقت بيشتري داشته باشيد و با افرادي مشورت كنيد كه شخصيت مستقلي دارند و در اين مسير به شما كمك كنند.

  1. براي آينده برنامه ريزي كنيد

وابستگي به والدين در بزرگسالي باعث مي شود تا از برنامه هاي فردي در زندگي تان عقب بيفتيد و اين وابستگي باعث مي شود تا نسبت به هم سن و سالان خود ديرتر شاغل شويد و يا زندگي مشتركتان را ديرتر آغاز كنيد، در اين صورت بايد زندگي خود را مورد بازنگري قرار دهيد و ببينيد براي سال هاي آينده چه برنامه هايي داريد؟

آيا اهداف مشخصي را دنبال مي كنيد و براي رسيدن به اين اهداف برنامه خاصي را در نظر داريد؟ براي اين كه به استقلال برسيد و مستقل شويد بايد به طور دقيق نقشه راه را بلد باشيد و آگاه باشيد و بدانيد كه در چه مسيري قرار است گام برداريد.

منبع : وابستگي به والدين در بزرگسالي، راهكارهاي فوري براي كاهش وابستگي بزرگسالان

سوالاتي كه پدر دختر بايد از داماد آينده خود بپرسد

سوالاتي كه پدر دختر از داماد مي پرسد چطور بايد جواب داده شود؟ جلسه خواستگاري به طور معمول براي هر يك از طرفين چالش هايي را به همراه دارد و بايد در نظر داشته باشيد كه وابستگي بين پدر و دختر يك وابستگي بسيار عميق مي باشد و به همين دليل پدر در جلسه خواستگاري دخترش فشار روحي و رواني و فكري بسياري را تحمل مي كند، در نتيجه اين تنش فكري، توجه خاص به داماد از طرف پدر دختر صورت مي گيرد.

پدر دختر نسبت به كسي كه مي خواهد با دخترش ازدواج كند بسيار حساس است و احساس بسيار سنگيني دارد به همين دليل شما در جلسه خواستگاري با مجموعه گسترده اي از سوالات و كنش هايي از طرف پدر عروس رو به رو مي شويد.

پيشنهاد مشاور:سوالات دلبستگي كه بايد از همسر آينده خود بپرسيد

در اين مقاله به بررسي سوالات پدر دختر از داماد پرداخته ايم و توصيه مي شود براي آمادگي مراحل ازدواج از مشاوره قبل از ازدواج كمك بگيريد تا در اين خصوص شما را راهنمايي كنند.

به خاطر داشته باشيد كه جلسات آشنايي پيش از ازدواج اهميت بسيار زيادي دارد بنابراين هميشه حرف ها و سوالاتي را از قبل در نظر داشته يا يادداشت كنيد تا در طول جلسه به مشكل برخورد نكنيد.

مجموعه سوالاتي كه پدر عروس بايد بپرسد

همان طور كه گفته شد، سوالاتي كه در ادامه مطرح مي شود اهميت زيادي دارد و بايد به پاسخ اين سوالات با دقت گوش كرد.

سوالاتي كه پدر دختر بايد از داماد آينده خود بپرسد

سوالات پدر دختر از داماد: مسائل خانوادگي

در امر ازدواج مسائل خانوادگي از اهميت بسياري برخوردار هستند و از اولين موضوعاتي هستند كه در جلسات خواستگاري در مورد آنها صحبت مي شود، پدر دختر نسبت به او حس حمايت شديدي نشان مي دهد و به همين دليل اين حس را در خانواده طرف مقابل تصور مي كند و تمايل دارد تا در مورد شرايط خانوادگي خواستگار اطلاعاتي را كسب كند و در اين باره سوالات اساسي مي پرسد و در اين شرايط شايد لازم باشد براي پيشبرد روند جلسه سوالاني را بپرسيد.

سوالات پدر دختر از داماد: مسائل اقتصادي

پس از صحبت كردن در مورد مسائل خانوادگي و شناخت در مورد فرد و خانواده او، موضوع مسائل مالي از اهميت بسياري برخوردار است و براي پدر دختر مسائل اقتصادي داماد بسيار مهم مي باشد و تعيين كننده خواهد بود زيرا اين موضوع مسائل مهمي را نشان مي دهد و جنبه هاي مختلفي را تعيين تكليف مي كند.

اولين موضوعي كه نشان دهنده توانايي اقتصادي است داشتن حداقل ها در زندگي مشترك مي باشد اما فقط به همين موضوع مربوط نمي شود بلكه توانايي و جنم داماد را نشان مي دهد و در اين موقعيت شما نبايد از صحبت كردن در مورد مسائل مالي طفره برويد بلكه سعي كنيد اطلاعات لازم در اختيار خانواده دختر قرار دهيد.

پيشنهاد مشاور:آيا همسر آينده شما وفادار است؟| سوالات وفاداري در جلسه خواستگاري

دقت داشته باشيد كه در دنياي امروزي مسائل اقتصادي اهميت بسيار زيادي دارد و نبايد آن را سرسري و بي اهميت جلوه دهيد.

به احتمال زياد سطح و طبقه اجتماعي و طرز فكر داماد در مورد مسائل مالي از سوالات پدر دختر خواهد بود و در اين رابطه سوالات زير پرسيده مي شود:

  • تعريف شما از پول چيست؟
  • پس انداز مالي شما چقدر است؟
  • براي توسعه و بهبود وضعيت اقتصادي خود چه برنامه هايي داريد؟
  • استاندارد هاي رفاهي از نظر شما چيست؟
  • مسكن مناسب از نظر شما چه ويژگي هايي دارد؟
  • نسبت به كيفيت اسباب و وسايل خانه چه استاندارد هايي داريد؟

سوالات پدر دختر از داماد: نظام فكري

در صورتي كه خانواده دختر مذهبي باشند، در اين حالت سوالاتي در اين باره از شما خواهد پرسيد و اين كه چه ميزان به مسائل شرعي و اخلاقي اهميت مي دهيد جز سوالات او خواهد بود و گاهي اوقات پدران غير مذهبي براي اين كه نظام فكري شما را بشناسند سوالاتي در خصوص مذهب مي پرسند و احتمال دارد سوالات آن ها شامل موارد زير باشد:

  • نسبت به مسائل ديني چه رويكردي داريد؟
  • نگاه شما به دين به عنوان برنامه اي براي زندگي چيست؟
  • نسبت به پوشش همسرتان چه توصيه اي داريد؟

سوالات پدر دختر از داماد: وضعيت اجتماعي

سبك زندگي داماد براي پدر دختر از اهميت بسياري برخوردار است و مواردي مانند اين كه روابط اجتماعي شما شامل كدام دسته از افراد مي شود و چه مقدار از وقت تان را در اختيار خانواده مي گذاريد و چه قدر از وقت تان با دوستان گذرانده مي شود.

 اين سوالات براي پدر عروس به وجود مي آيد و پاسخ به آن ها براي پدر دختر بسيار مهم مي باشد زيرا بعد از تشكيل زندگي مشترك دخترش وارد زندگي شما مي شود و سبك زندگي تان بر روي او تاثير مي گذارد. و همسرتان زماني كه وارد زندگي مي شود به اكثر روابط اجتماعي شما راه پيدا مي كند و يا تحت تاثير اين روابط قرار مي گيرد، به همين دليل پرسيدن اين سوالات از طرف پدر عروس طبيعي مي باشد و شما بايد خودتان را براي اين گونه سوالات آماده كنيد.

پيشنهاد مشاور: سوالاتي كه دختران بايد در جلسه خواستگاري بپرسند

دوران نامزدي از اهميت بسياري برخوردار است و برخورد شما در دوران نامزدي شناخت بهتري به پدر عروس مي دهد و باعث مي شود تا خانواده ها به شناخت كاملي نسبت به يكديگر برسند.

سوالات پدر دختر از داماد: امتداد نسل خانواده

امتداد نسل خانواده براي بسياري از افراد مهم مي باشد و يكي از سوالاتي كه در خواستگاري ممكن  است با آن رو به رو شويد موضوع بچه دار شدن مي باشد. خانواده ها اساسا فكر نوه دار شدن را در سر خود مي پرورانند به همين خاطر پدر عروس ممكن است در اين باره سوالاتي از شما بپرسد كه در زير نمونه هايي از آن بيان شده است:

  • قصدتان براي بچه دار شدن چيست؟
  • چقدر به تامين مالي براي آسايش بچه فكر كرده ايد؟
  • براي بچه دار شدن چه دلايلي داريد؟
  • روش تربيتي شما نسبت به بچه هايتان از چه قرار است؟

سوالات پدر دختر از داماد: سنجش ميزان علاقه

يكي از موارد بسيار مهم كه پدران بايد بررسي كنند ميزان علاقه پسر به دختر مي باشد، براي اين امر سوالات زير مي تواند به شما كمك كند:

  • به چه دليل دلبسته دختر من شده اي؟
  • چگونه مي تواني از دخترم حمايت مالي و عاطفي كني؟

آموزش پس انداز كردن به كودكان | مهارت هاي معجزه آسا مالي كودك ام

 

آموزش پس انداز كردن به كودكان | افزايش مهارت هاي مالي كودكان

آموزش پس انداز كردن به كودكان يكي از مهم ترين مواردي مي باشد كه والدين بايد به آن توجه بسياري داشته باشند زيرا يادگيري پس انداز كردن در زمان كودكي باعث مي شود تا در بزرگسالي تا براي مديريت مالي در آينده و تامينر فاه خود و خانواده آمادگي لازم را داشته باشد.

شكل گيري شخصيت افراد به ميزان زيادي به محيط خانواده و تربيت آن ها در دوران كودكي بستگي دارد و به همين دليل نحوه آموزش مهارت هاي مالي توسط والدين در دوران كودكي از اهميت بسياري برخوردار مي باشد و تعيين مي كند كه فرد در آينده داراي شخصيتي ولخرج و اقتصادي مي باشد براي آن كه در مورد آموزش  مسائل مالي  و نحوه پس انداز كردن اطلاعات كامل تري داشته باشيد مي توانيد از مشاوره كودك كمك بگيريد در ادامه اين مقاله راه هاي آموزش پس انداز كردن به كودكان را بيان كرده ايم.

از چه سني پس انداز كردن را به كودكان آموزش دهيم؟

بر اساس مطالعاتي كه انجام شده است بسياري از كودكان از سن چهار سالگي به رابطه ميان پول و خريد وسائل مورد علاقه شان پي مي برند و تا سنين هفت سالگي با اعداد و ارقام و شمارش آن ها آشنا مي شوند و در اين سن كودكان متوجه مي شوند كه اگر پول هايشان را جمع كنند مي توانند وسائل مورد علاقه شان را بخرند و به همين دليل لازم است والدين در سنين شش تا هفت سالگي مسائلي مانند آموزش پس انداز كردن، مديريت مالي و دادن پول تو جيبي به كودكان را آغاز نمايند تا با اين مسائل آشنا شوند.

زيرا يادگيري هر چيزي در سنين اوليه كودكي باعث نهادينه شدن آن ها در فرد مي شود و در سبك زندگي فرد تاثير مي گذارد و به همين دليل بسيار اهميت دارد تا كودكان با روش هاي پس انداز كردن آشنا شوند زيرا اين امر به آن ها كمك مي كند تا در بزرگسالي بهتر بتوانند مسائل مالي را مديريت كنند و كمتر با مشكلات و مسائل مالي رو به رو شوند.

آموزش پس انداز كردن به كودكان، پول تو جيبي

برخي از والدين بر اين عقيده هستند كه اگر خودشان پس انداز كنند كودكان نيز ياد مي گيرند تا حدودي اين عقيده درست مي باشد زيرا والدين الگوي كودكان هستند و كودكان از آن ها تقليد مي كنند اما كوشش و خطا مهم ترين عامل در يادگيري مي باشد.

يكي از بهترين راه براي يادگيري پس انداز كردن، دادن پول توجيبي به كودكان مي باشد زيرا از طريق آن پول مي توانند پس انداز كردن را تجربه كنند و براي پولي كه به آن ها داده شده است برنامه ريزي داشته باشند، در اين شرايط هر ماه مقداري پول به كودك داده مي شود تا به صورت مستقل آن را خرج كند و مقداري از آن را پس انداز نمايد البته دادن پول تو جيبي به كودكان بايد با رعايت نكاتي همراه باشد تا فرد بتواند پس انداز كردن را بهتر آموزش دهد.

آموزش مالي براي كودكان، آموزش مديريت مالي

يكي از مهم ترين اصول براي پس انداز كردن، آشنايي كودكان با مفاهيمي مانند نياز و خواسته مي باشد تا كودك آن ها را بشناسد و با تفاوت هاي آن آشنا شود، اموزش اين موارد به كودكان نوعي آموزش مديريت مالي به شمار مي آيد و باعث مي شود تا فرزندان بتوانند عاقلانه تر و بر اساس نياز هاي خودشان تصميم هاي درستي بگيرند و از خريد هاي غير ضروري خودداري كنند، و اين كار باعث مي شود تا در آينده ديد اقتصادي داشته باشد و از ولخرجي كردن پرهيز كند.

زماني كه كودك وسيله اي غير ضروري مي خواهد از او بپرسيد كه آيا براي خريد اين وسيله برنامه ريزي كرده است؟ آيا اين وسيله براي او مفيد مي باشد؟ تا چند روز آينده به همين ميزان به اين وسيله نياز دارد؟ آيا با خريد اين وسيله مي تواند پول كافي تا آخر ماه داشته باشد  و يا مقداري از پولش را پس انداز نمايد؟

تعريف پس انداز كردن به كودكان، ارزش پس انداز كردن

زماني كه كودك پس انداز مي كند بايد ارزش پس انداز كردن را به او نشان دهيد و به او آموزش دهيد كه پس انداز كردن ارزش و سودي را به دنبال دارد و هم چنين نتيجه و فايده پس انداز كردن را به او نشان دهيد و در صورتي كه كودك مبلغي را پس انداز كرده است در ماه هاي ديگر پول تو جيبي او را مقداري افزايش دهيد و به عنواد سود پول پس انداز شده است در نظر بگيريد در اين صورت به كودك پاداش داده ايد و كودك متوجه شده است كه خرج نكردن پول و نگهداري آن چه ارزشي دارد و هم چنين به او بگوييد اگر پول هايش را پس انداز كند بعد از مدتي مي تواند وسيله مورد نياز خود را خريداري نمايد.

آموزش پس انداز كردن به كودكان، باز كردن حساب بانكي

براي كودك خود يك حساب بانكي باز كنيد، انجام دادن اين كار براي كودك بسيار لذت بخش و جالب خواهد بود و به اين طريق به پس انداز كردن تشويق خواهد شد و همچنين زماني كه حساب پس انداز براي او باز مي كنيد حس استقلال و اعتماد به نفس بيشتري را به او مي دهيد.

علاوه بر اين كه حساب بانكي برايكودك جالب است داراي سيستم سود دهي مي باشد و به اين ترتيب كودك مستقيما با ارزش پس انداز كردن آشنا مي شود.

آموزش هوش مالي به كودكان، آزاد گذاشتن كودك

بعد از آن كه كودك مبلغي را پس انداز كرد به اجازه دهيد تا  لذت خرج كردن را درك كند و در صورتي كه كودك بعد از مدتي پس انداز كردن از شما خواست تا با پولش براي او چيزي بخريد به او اجازه دهيد تا وسيله مورد علاقه اش را بخرد در اين صورت متوجه مي شود تا تلاش براي جمع كردن پول در نهايت چه لذتي براي او دارد و نتيجه كار خود را مي بيند.

اگر با خريد كردن كودك مخالفت كنيد در اين صورت از پس انداز كردن دلسرد خواهد شد و احساس مي كند كه پس انداز كردن براي او فايده اي ندارد و هم چنين ممكن است باعث شكل گيري ويژگي خساست در بزرگسالي شود و تنها پس انداز كند و از پول هاي خود استفاده درستي نداشته باشد.

 

آموزش نحوه خرج كردن به كودكان، دادن حق انتخاب به كودك

زماني كه كودك مي خواهد چيزي را خريداري كند به او حق انتخاب بدهيد و تصميم را به عهده خودش بگذاريد و در انتخابش دخالت نكنيد زيرا مهم نيست كه اين تصميمش تا چه اندازه درست است و بايد به او اجازه اشتباه كردن را بدهيد، اين حق انتخاب باعث مي شود تا كودك با پيامد هاي اشتباه كردن خود رو به رو شود و تا حدودي با نحوه خرج كردن آشنا شويد.

البته قبل از خريد كردن با اطلاعات لازم در مورد فوايد و عواقب تصميمش در اختيارش قرار دهيد تا كودك بتواند تصميم بهتر بگيريد و انتخاب براي او راحت تر باشد.

منبع : آموزش پس انداز كردن به كودكان | مهارت هاي معجزه آسا مالي كودك ام

افزايش تمركز در كودكان | راه هاي افزايش تمركز هنگام درس خواندن

 

افزايش تمركز در كودكان، راه هاي افزايش تمركز هنگام درس خواندن

بسياري از والدين در جلسات مشاوره از متخصصين مي پرسند كه چطور حافظه فرزندمان را تقويت كنيم و باعث افزايش تمركز او شويم. زماني كه كودكتان شما را كلافه كرده است و بسيار زياد جست و خيز مي كند و هنگامي كه با او صحبت مي كنيد به حرف هاي شما توجه نمي كند و تكاليف مدرسه اش را به درستي و به طور كامل انجام نمي دهد و وسايلش را در مدرسه و هر جاي ديگر جا مي گذارد و نمي تواند نظم را رعايت كند.

تحمل رعايت نوبت در بازي ها و فعاليت هاي گروهي را ندارد  و كاري را شروع كرده و نصفه كاره رها مي كند به اين معناست كه او با مشكلاتي نظير توجه و تمركز رو به رو مي باشد و شما بايد سعي كنيد راه حلي را بيابيد كه باعث افزايش تمركز و توجه او شود، در ادامه اين مقاله به بررسي اين موضوع مي پردازيم و از نظر روانشناسي آن را مورد بررسي قرار مي دهيم پس مطالب اين مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهيد.

 روش هاي افزايش تمركز در كودكان

مشكل تمركز به دلايل مختلفي در ميان كودكان به وجود مي آيد، يكي از شناخته ترين دلايل آن بيماري بيش فعالي و نقص توجه مي باشد كودكاني كه به بيماري بيش فعالي دچار مي شوند معمولا در كنار مشكلات تمركز  فعاليت بسياري دارند كه اين فعاليت ها نسبت به همسالان خودشان طبيعي نيست البته احتمال دارد كه كودك به اختلال نقص توجه دچار شود و با مشكلاتي رو به رو شود كه در اين صورت نشانه ها و علائم بيش فعالي در آن نمود ندارد.

بايد اين نكته را در نظر بگيريد كه كودكي كه دچار مشكلات توجه مي شود حتما بيش فعال نمي باشد و احتمال دارد مشكل اصلي كودك در توجه و تمركز او نباشد بلكه به خاطر استرس و اضطراب و حالت هاي رواني، اختلالاتي در او به وجود آمده باشد كه بر روي تمركز او اثر گذاشته است اين مسئله در كودكاني كه سن كمي دارند و دبستاني هستند بسيار ديده مي شود.

هم چنين دانش آموزاني كه فشار زيادي را بايد تحمل كنند، والدينشان با آن ها رفتارهاي سخت گيرانه دارند يا به دلايل مختلفي در مدرسه دچار اضطراب و استرس هستند در اين صورت نمي توانند عملكرد طبيعي خودشان را حفظ كنند و در بسياري از موارد با مشكلات حافظه و دشواري هايي در توجه دچار مي شوند كه در اين خصوص بهتر است از روانشناس متخصص در حوزه كودك كمك بگيرند تا راهنمايي هاي لازم را در اختيار آن ها قرار دهند.

آيا براي افزايش تمركز و توجه كودك بايد داروي ريتالين مصرف كند؟

بسياري از والدين بر روي داروهايي كه به فرزندشان مي دهند بسيار حساس هستند اين حساسيت آن ها تا حدي به جا مي باشد زيرا اگر كودك داروي اشتباهي استفاده كند بر روي ذهن و روند رشدي او تاثير منفي مي گذارد و بايد به اين نكته توجه كنيد كه هر مشكل توجيهي نيازمند مصرف ريتالين نمي باشد اين دارو تنها زماني كه بيش فعالي كودك تشخيص داده شود مورد تجويز قرار مي گيرد و در صورتي كه كودك غير بيش فعال آن را استفاده كند اثرات مخربي بر روي او خواهد داشت و مشكلاتي را براي او به وجود مي آورد.

براي اين كه بخواهيد بيش فعالي را به درستي تشخيص دهيد بايد از روانشناس فهميده و باتجربه كمك بگيريد و در هنگامي كه نياز باشد كودك را به پزشك ارجاع مي دهد تا داروهايي را براي او تجويز كند و داروهاي مناسبي را دريافت كند.

راهكارهايي براي افزايش تمركز در كودكان

اگر به كودك تان كمك كنيد تا نظم خاصي داشته باشد و تمركز خود در سنين پايين را افزايش دهد در دوران دبيرستان و دانشگاه و حتي محيط كار موفق خواهد بود و در اين مقاله برخي از راهكارهاي خانگي و نكاتي كه والدين براي تمركز كودكشان نياز دارند را بيان مي كنيم تا از آن ها استفاده كنيد.

احتمال دارد مشكل توجه در بسياري از موارد به خاطر كمبود مهارت در اين زمينه باشد و بتوان آن را به خوبي با تمرين هاي ساده حل كرد و با داشتن اطلاعات لازم مي تواند براي حل آن راهكارهاي مناسبي را پيدا كرد.

  1. افزايش تمركز در كودكان، قوانين مناسبي وضع كنيد

اگر كودك شما دانش آموز مي باشد قوانيني را براي او تعيين و مشخص كنيد تا تكاليفش را سر وقت و زمان مشخصي انجام دهد با اين برخورد به او نشان مي دهيد كه هر در زمان بايد فعاليت مشخصي را انجام دهد و به كودك تان بگوييد كه تا پايان انجام تكاليف و كنترل آن نبايد از تلويزيون و تماس تلفني، بازي هاي ويدئويي و غيره استفاده كند، زيرا اين كار باعث مي شود تا وظايفش را به درستي انجام دهد و نيمه كاره رها نكند.

  1. افزايش تمركز در كودكان، كودك را تشويق كنيد و به او جايزه بدهيد

ار فرزندتان بپرسيد كه به چه كارهايي علاقه دارد و دوست دارند آن ها را انجام دهد و براي او يك جدول براي انجام كارهاي خوب تنظيم كنيد و يك هدف ماهانه براي آن در نظر بگيريد و زماني كه فرزندتان هر كاري را به درستي انجام داد به او يك ستاره بدهيد و اين ستاره ها نشان دهنده پاداشي باشد كه آخر ماه مي خواهد به آن برسد مي تواند پاداش ها خريد يك كتاب، پارك رفتن، دوچرخه سواري كردن، سينما رفتن و غيره باشد.

  1. افزايش تمركز در كودكان، تاثير بازي كردن را دست كم نگيريد

يكي از بهترين روش هايي كه كودك مي تواند تمركز و توجه خود را افزايش دهد بازي كردن مي باشد و نكته اي كه در اي اصل اهميت بسياري دارد و باعث موفقيت مي شود جذاب بودن بازي مي باشد زيرا كودكاني جذب بازي هايي مي شوند كه احساس شادماني و نشاط به آن ها دست مي دهد و به اين صورت بازي را ياد مي گيرند.

همچنين والدين با توجه به سن كودك براي اين كه تمركز كودكشان را افزايش دهند از بازي هاي مختلفي استفاده  مي كنند مثلا جسمي را در وسط اتاق قرار دهيد و به او بگوييد هر كس بتواند مدت زمان طولاني تري به آن خيره شود برنده خواهد بود و يا كودك بخواهيد چشم هايش را ببندد و اشكال هندسي را در اختيار او قرار دهيد و از او بخواهيد كه با چشمان بسته نوع آن را حدس بزند در اين صورت با اشكال آشنا مي شود و تمركزش افزايش مي يابد.

علاوه بر اين مي توانيد از كودك بخواهيد تا شي نوراني كه در حال حركت مي باشد را تعقيب كند و شما شي را در يك جهت به صورت صاف و دوراني حركت دهيد تا بتواند كودك تان آن را دنبال كند و مي توانيد با كودك تان توپ بازي كنيد در مقابل او بنشينيد و توپ را براي او بفرستيد و بعد از گرفتن توپ مجددا آن را به سمت شما بفرستد اين كار را تكرار كنيد و روزانه مدت زمان تمرين را افزايش دهيد.

بازي جذاب

يكي  ديگر از بازي ها به اين صورت است كه كلمه خاصي را با كودكتان قرار بگذاريد كه هر وقت آن را شنيد دستش را بالا ببرد و شما بايد كلمات متفاوتي را بيان كنيد و آن كلمه را در ميان اين كلمات به صورت نامنظم بگوييد. هم چنين مي توانيد براي فرزندتان داستان هاي كوتاهي را تعريف كنيد و بعد از اين داستان به پايان رسيد سوالاتي را از او بپرسيد ( در اين حالت بايد بين تعريف هاي داستان و پرسش از متن فاصله بيندازيد تا كودك مجبور شود اطلاعاتش را حافظه نگه دارد.)

  1. در زمان درس خواندن عوامل حواس پرتي را دور نگه داريد

محيطي كه كودك در آن درس مي خواند بسيار در حفظ تمركزش نقش مهمي دارد و بهتر است در مكاني باشد كه از بازيگوشي كودك جلوگيري شود و وسايلي كه باعث بازيگوشي كودك مي شود از او دور نگه داشته شود تا او با تمركز به درسش برسد مثلا نوشتن تكاليف در جلوي تلويزيون، كار كردن با گوشي و يا وجود اسباب بازي هاي جذاب در جايي كه كودك درس مي خواند همگي از مواردي مي باشد كه بر روي تمركز و يادگيري فرد تاثير مي گذارد.

  1. به بهداشت خواب كودك توجه كنيد

يكي از مواردي كه بر روي تمركز كودكتان اثر مي گذارد نداشتن خواب كافي در طول شب يا داشتن ساعت خواب نامنظم مي باشد و شايد بايد ساعت خواب مشخصي را براي فرزندتان در نظر بگيريد و او را تشويق كنيد كه در ساعت مشخصي به خواب برود براي بچه هايي كه ديرتر به خواب مي روند مي توانيد قبل از خواب از دوش آبگرم استفاده كنيد تا حد زيادي براي آن ها آرامش بخش و موثر باشد.

  1. افزايش تمركز در كودكان، رژيم غذايي سالمي را براي كودك در نظر بگيريد

نوع غذاهايي كه كودك در طول روز مي خورد بر سطح انرژي، خلق و خو و فعاليت هاي شناختي مانند تمركز و حافظه اش تاثير بسياري مي گذارد و به همين دليل سعي كنيد تا فرزندتان به خوردن غذاهاي سالم عادت كند و شيريني جات و مواد قندي استفاده نكند زيرا براي رشد كودك مناسب نمي باشد و سعي كنيد بيشتر در تغذيه او از مواد پروتئيني، آجيل و سبزيجات استفاده شود تا باعث ارتقاي مهارت هاي ذهني او شود و قدرت تمركز و توجه كودك افزايش يابد.

  1. استرس ها و اضطراب هاي فرزندتان را شناسايي كنيد

مشكل تمركز در بسياري از موارد احتمال دارد به خاطر درگيري هاي ذهني شديدي كه براي كودك به وجود مي آيد و يا بي قراري و اضطراب باشد و بايد سعي كنيد تا به بي قراري ها و ترس ها و نگراني هاي فرزندتان توجه داشته باشيد به عنوان مثال بايد وضعيت او را در مدرسه پيگيري كنيد كه آيا در سازگاري با محيط مدرسه مشكلي دارد يا خير.

همچنين بسيار اهميت دارد تا با كودك گفتگوي مستقيم و صحيحي داشته باشيد و بايد اين فرصت را در اختيار كودكتان قرار دهيد تا در مورد مشكلاتش به راحتي با شما صحبت كند و احساساتش را ابراز نمايد و در صورتي كه فكر مي كنيد  كودكتان با ترس هاي و اضطراب هاي زيادي مواجه مي شوند براي پيگيري دقيق تر بايد از مشاور كودك كمك بگيريد تا در اين خصوص به شما كمك كند و راهكارهاي درست را در اختيارتان قرار دهد.

  1. افزايش تمركز در كودكان، افسردگي دوران كودكي را بشناسيد

بسياري از والدين در مورد افسردگي دوران كودكي هيچ اطلاعي ندارند و فكر مي كند كه كودكان به مشكلات افسردگي دچار نمي شوند در حالي كه آن ها بايد اين نكته را در نظر بگيرند كه افسردگي محدوديت سني ندارد و كودك تا افراد سالخورده را درگير مي كند اما علائم و نشانه هاي افسردگي در كودكان با افراد بزرگسال متفاوت مي باشد به طور مثال بچه ها كمتر در مورد احساسات منفي شان حرف مي زنند و غمگين بودنشان را نشان مي دهند.

ممكن است برعكس شيطنت آن ها زياد شود و لجباز و يكدنده شوند و در مورد هر موضوعي با شما به مخالفت بپردازند و در هنگام درس خواندن مشكلاتي مانند تمركز نداشتن و ناتواني در يادگيري را گزارش دهند و اگر در زمينه افسردگي در دوران كودكي اطلاعاتي داشته باشيد راحت تر مي توانيد با ديدن علائم و نشانه ها براي بهبود آن اقداماتي را انجام دهيد و به متخصص روانشناس مراجعه كنيد تا از بروز مشكلات عميق تر پيشگيري شود.

  1. زمان بندي درستي براي درس خواندن كودك در نظر بگيريد

كودكان نمي توانند براي مدت طولاني پاي مشق و تكليف درسي بنشينند و به همين خاطر نبايد از آن ها انتظار داشته باشيد تا مانند بزرگسال به مدت يك يا دو ساعت بر روي درس تمركز داشته باشند و هيچ گونه بازيگوشي نداشته باشند.

آن ها بايد در كنار انجام دادن تكاليف مقداري استراحت كنند و شما بايد سعي كنيد تا اهداف معقولانه تري را براي كودك تان در نظر بگيريد و نوشتن تكاليف و خواندن درس هايتان را به دفعات كوچكتري تقسيم كنيد به عنوان مثال بعد از نيم ساعت يا بيست دقيقه از كودكتان بخواهيد كه به سراغ بازي كردن برود و بعد حدود يك ربع دوباره مابقي تكاليفش را انجام دهد.

  1. ويژگي هاي منحصر به فرد كودك را دريابيد

سعي كنيد تا در روش ارائه تكاليف به كودك انعطاف پذيري به خرج دهد و بايد اين نكته را در نظر بگيريد كه هر كسي ويژگي هاي منحصر به فرد خودش را دارد و همه كودكان نمي توانند با يك شيوه ياد بگيرند  احتمال دارد كودك تمركز كافي نداشته باشد و عدم تمركزش به خاطر ناهماهنگي ويژگي ها دروني او با تكاليف درخواستي اش باشد در اين خصوص بايد استعدادهاي كودكتان را كشف كنيد تا بتوانيد برنامه ريزي صحيح تر و دقيق تري داشته باشيد.

براي مثال شيوه هاي يادگيري در افراد متفاوت است برخي كودكان از قوه شنيداري استفاده مي كنند و سر و صداها را حس مي كنند برخي ديگر توجه بينايي بالايي دارند و موضوعات مختلف را به صورت تصاوير ذهني ثبت مي كنند و شما بايد بر روي كودكتان شناخت داشته باشيد و با استفاده از روش هايي تمركز او را افزايش دهيد و بايد از راهكارهايي استفاده كنيد تا تناسب بيشتري با او داشته باشد و براي اين كه ويژگي هاي كودكتان را بهتر كشف كنيد بهتر است از روانشناس كمك بگيريد زيرا در اين خصوص تا حد زيادي كمك كننده مي باشد.

منبع : افزايش تمركز در كودكان | راه هاي افزايش تمركز هنگام درس خواندن

چرا از رانندگي مي ترسم| غلبه بر فوبيا رانندگي

 

فوبيا رانندگي از دسته اختلالات اضطرابي است كه فرد مبتلا به اين اختلال به علت ترس شديد و غير منطقي كه از رانندگي دارد به شدت از انجام اين كار امتناع مي كند.

اگر چه رانندگي در دنياي امروز يك امر بسيار رايج و در واقع فعاليتي لاينفك از زندگي افراد است اما با اين حال افرادي هستند كه در خود، توانايي انجام اين كار را نمي بينند.

فوبياي رانندگي مي تواند درجات مختلفي داشته باشد و در هركس به يك شيوه بروز پيدا مي كند.

در اين مقاله قصد داريم در مورد فوبياي رانندگي مطالبي را شرح دهيم اما قبل از آن نياز است كه با مفهوم فوبيا آشنا شويم.

فوبيا چيست؟

براي هر انساني ممكن است پيش بيايد كه از يك شيء، انسان، حيوان يا موقعيت و شرايط خاصي بترسد و اين امر كاملا طبيعي است، در واقع ترس يك نقش حفاظتي دارد و باعث مي شود كه انسان با ارزيابي موقعيت خطر به عوامل آسيب پذير نزديك نشود، مثلا اين كاملا طبيعي است كه فرد در هنگام رويارويي با يك شير وحشي و درنده احساس ترس و خطر كند و براي حفظ جان خود تلاش كند تا از شير دور شود.

 به عنوان مثال اين طبيعي است كه فردي به دليل خطرناك و كشنده بودن بيماري كورونا، از حضور در تجمعات بترسد و از اين كار خودداري كند، در واقع مي توانيم بگوييم كه چنين فردي به درستي مي تواند موقعيت خطر را ارزيابي كند و به دليل ترس منطقي كه دارد سعي مي كند با اجتناب از موقعيت هاي آسيب زا از جان خود و عزيزان خود محافظت كند، اگر فردي توانايي ارزيابي درست موقعيت را نداشته باشد و در هيچ شرايطي احساس ترس و خطر نكند ممكن است به زودي جان و سلامتي خود را از دست بدهد. 

فوبيا رانندگي

در واقع مي توانيم بگوييم كه مواردي كه به آن ها اشاره شد ترس منطقي و معقولانه هستند و تجربه احساس ترس به خودي خود بد نيست اما زماني كه از فوبيا صحبت مي كنيم در واقع منظور ما ترس هاي شديد، افراطي، غير منطقي و نامعقول است.

ترس منطقي جنبه حفاظتي دارد اما فوبيا نه تنها جنبه حفاظتي ندارد بلكه باعث مختل شدن زندگي فرد نيز مي شود. اينكه فردي از رانندگي با سرعت غير مجاز بترسد و از اين كار اجتناب كند، كاملا منطقي است اما اينكه فردي به طور كامل از رانندگي بترسد و از اين كار اجتناب كند غير منطقي است.

فردي كه ترس هاي منطقي دارد فقط در شرايطي كه لازم است احساس ترس مي كند اما فرد مبتلا به فوبيا هر لحظه و در هر شرايطي نسبت به محرك فوبي احساس خطر دارد و مدام ذهنش درگير محرك فوبي است.

فرد مبتلا به فوبي مدام صحنه هاي خطر را در ذهنش تجسم مي كند و تحت تاثير تجسم اين صحنه ها اضطراب و استرس شديدي را تحمل مي كند و به دليل درگيري ذهني شديدي كه نسبت به محرك فوبي دارد نمي تواند روال عادي زندگي خودش را طي كند. با اين تفاسير متوجه مي شويم كه فوبيا نوعي اختلال است كه نياز به درمان دارد.

مثال هايي از ترس از رانندگي

  • مرضيه 46 سال دارد. 16 سال است كه ازدواج كرده است و صاحب دو فرزند 6 و 10 ساله است. او داراي مدرك كارشناسي ارشد ميكروبيولوژي است و در حال حاضر در يك آزمايشگاه صنايع غذايي كار مي كند. از نظر شرايط مالي وضعيت قابل قبولي دارند و مشكلي از اين بابت ندارند. او معتقد است كه همسر بسيار مهرباني دارد و از اين بابت قدر دان همسرش است اما مشكلي بين او و همسرش وجود دارد و آن هم اختلاف بر سر رانندگي است. مرضيه هيچگاه نتوانسته براي گرفتن گواهي نامه اقدام كند. او هميشه وحشت شديدي از رانندگي داشته و تصور اينكه بخواهد روزي رانندگي كند نيز براي او غير ممكن است و همين امر سبب شده است كه همسرش از او گلايه كند و اخيرا شكايت هاي همسر او بيشتر شده است و معتقد است مرضيه فرد وابسته اي است. در بسياري از مواقع كه همسر مرضيه مشغله كاري داشته مجبور شده كه براي رسيدگي كارهاي بيرون از منزل فرزندان و مرضيه وقت بگذارد. او معتقد است كه ساعت هاي كاري مرضيه كمتر است و اگر مرضيه مي توانست رانندگي كند بهتر مي توانست به كارهاي بيرون از منزل بپردازد. اخير نيز همسر مرضيه شروع به مقايسه كردن مرضيه با خانم هايي كه خودشان رانندگي مي كنند كرده است و همين امر سبب شده كه مرضيه بسيار احساس درماندگي، خشم و ناراحتي كند و به روانشناس مراجعه كند. او مي گويد با اينكه هميشه بابت عدم توانايي اش در رانندگي احساس نارضايتي داشته اما هيچگاه به اندازه زمان حاضر احساس درماندگي نكرده بوده و به همين دليل تصميم به مراجعه به روانشناس گرفته است.
  • شايان 35 ساله است، او از سن 18 سالگي گواهي نامه گرفت و رانندگي را شروع كرد، هيچگاه مشكلي با رانندگي نداشت و گاها از رانندگي نيز لذت مي برد اما در سن 26 سالگي تصادف وحشتناكي كرد و خوشبختانه از آن تصادف جان سالم به در برد، اما بعد از آن ديگر نتوانست پشت فرمان بنشيند و رانندگي كند. او دقيقا 4 سال است كه از رانندگي كردن خودداري مي كند و به نوعي از اين كار وحشت دارد.

داستان هايي كه شرح داده شد نمونه هايي از افراد مبتلا به فوبياي رانندگي بود. همانطور كه مطالعه كرديد متوجه مي شويم كه برخي از افراد حتي از گرفتن گواهي نامه رانندگي ترس دارند و هيچگاه سابقه رانندگي نداشته اند و برخي ديگر با وجود داشتن سابقه رانندگي و داشتن گواهي نامه به سبب تجربه اتفاقات ناخوشايند از رانندگي اجتناب مي كنند. در زير بر اساس داستان هاي ارائه شده به علت هاي فوبياي رانندگي مي پردازيم:

علت فوبيا رانندگي

تجربه بد

يكي از شايع ترين و اصلي ترين دلايل فوبياي رانندگي داشتن تجربه بد و ناخوشايند از رانندگي است. داستان شايان نمونه اي از اين موارد است. شايان كه تا قبل از تصادف به خوبي رانندگي مي كرد و رانندگي را از سن بسيار كم شروع كرده بود اما اكنون در سن 35 سالگي از رانندگي مي ترسد. او معتقد است توانايي رانندگي كردن و كنترل شرايط بحراني را ندارد. از تكرار تصادف به شدت هراس دارد و به همين دليل با تصور نشستن دوباره پشت فرمان و شروع رانندگي دچار اضطراب و استرس شديدي مي شود.

كليشه هاي جنسيتي

يكي ديگر از دلايل فوبياي رانندگي مي تواند كليشه هاي جنسيتي باشد. مي بينيد كه مرضيه نه تنها سابقه تصادف نداشته است بلكه او هيچگاه به خود فرصت اين را نداده است كه با اقدام براي گرفتن گواهي نامه رانندگي كردن را امتحان كند. در چنين شرايطي مي توانيم احتمال بدهيم كه كليشه هاي جنسيتي سبب ترس مرضيه از رانندگي شده باشد، اينكه خانم ها راننده هاي خوبي نيستند، رانندگي مخصوص آقايان است و يك خانم هيچگاه نمي تواند عملكرد خوبي در حين رانندگي داشته باشد از جمله هاي كليشه هاي جنسيتي هستند كه روي افكار مرضيه تاثر گذاشته اند. چنين تصوري باعث مي شود كه زن نتواند براي رانندگي اقدامي بكند و از شروع رانندگي كردن وحشت داشته باشد. 

دليل ديگر براي تبيين وحشت مرضيه از رانندگي مي تواند شخصيت اضطرابي او باشد. يعني وجود اختلالي مثل اختلال اضطراب فراگير و تصور مداوم اتفاقات ناگوار، باعث مي شود كه فرد هيچگاه نتواند براي رانندگي اقدام كند كه اين ميزان از اضطراب ممكن است هم در يك آقا وجود داشته باشد و هم در يك خانم.

عوامل ديگر

عدم اعتماد به نفس و مشكل در خودباوري، ترس از پليس و غيره از ديگر عوامل بروز فوبياي رانندگي در فرد است.

علائم ترس از رانندگي

افراد مبتلا به فوبياي رانندگي علائم شناختي، جسماني و رفتاري را از خود بروز مي دهند.

علائم شناختي آن ها شامل افكار منفي در مورد خودشان و توانايي شان است كه تحت تاثير اين افكار منفي احساس اضطراب و استرس شديد را تجربه مي كنند و احساس اضطراب و استرس شديد منجر به بروز واكنش هاي زيستي در بدنشان مي شود و علائم زير را تجربه مي كند: 

  • سردرگمي
  • سرگيجه
  • لرزيدن
  • تپش قلب
  • عرق كردن كف دست
  • پريدن پلك چشم
  • تنگي نفس
  • خشكي دهان
  • غيره

 بديهي است كه فردي كه در صورت فكر كردن به رانندگي دچار چنين نشانه هايي مي شود از رانندگي كردن اجتناب مي كند و اجتناب كردن از رانندگي از علائم رفتاري فوبياي رانندگي است.

در واقع افكار شناختي و احساسات نامطلوب منجر به بروز واكنش هاي جسماني و در نهايت اجتناب از رانندگي مي شود.

منبع : چرا از رانندگي مي ترسم| غلبه بر فوبيا رانندگي

آيا اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج منجر به طلاق مي شود؟

 

اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج مي تواند چالش هاي بسياري براي زوج ها به همراه داشته باشد، زيرا به نوعي اختلاف فرهنگي در ازدواج به حساب مي آيد، در صورتي كه اختلاف زياد بين سطح تحصيلات زوجين به وجود آيد باعث مي شود كه آن ها درك و ديدگاه متفاوتي نسبت به مسائل مختلف داشته باشند اين اختلاف در بسياري از موارد باعث به وجود آمدن اختلاف نظرهاي عميق و تعارض هايي در طرفين شود.

در صورتي كه مي خواهيد با كسي ازدواج كنيد كه نسبت به شما سطح تحصيلي متفاوتي دارد در اين صورت بايد به نكاتي توجه داشته باشيد تا احتمال اختلاف و مشكل در شما به حداقل برسد، در ادامه اين مقاله نكاتي را بيان مي كنيم كه مطالعه آن مي تواند براي شما مفيد باشد و در تصميم گيري به شما كمك كند هم چنين در اين خصوص مي توانيد با صحبت با متخصصان در مشاوره قبل از ازدواج به شناخت بهتري در اين زمينه برسيد. 

اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج

در بسياري از موارد زنان با تحصيلات بيشتر همسر خود راحت تر كنار مي آيند به عنوان مثال بسياري از زنان با مدرك تحصيلي ديپلم با مرداني كه داراي مدرك تحصيلي كارشناسي يا بالاتر هستند ازدواج مي كنند و در اين خصوص كمتر با مشكل رو به رو مي شوند اما در صورتي كه شرايط برعكس شود مردان سخت تر مي توانند با اين شرايط سازگار شوند.

از طرفي ديده شده است كه معمولا زناني كه تحصيلات بالا دارند دير تر ازدواج مي كنند و ازدواج آن ها كم تر به طلاق ختم مي شود.

از طرفي آمار همچنين نشان داده است كه مردان تحصيل كرده بيش تر از مرداني كه تحصيل نكرده اند علاقه ازدواج و تشكيل خانواده دارند. 

از طرفي بسياري از افراد اعتقاد دارند كه تحصيلات باعث نمي شود كه فرد بهتري باشيم و به تفاوت ميان تحصيلات خود و همسرشان اهميتي نمي دهند اما بر اساس آمار مي توان گفت كه ميزان طلاق در ميان زوج هايي كه از تحصيلات بالايي برخورد هستند پايين تر است.

متاسفانه ازدواج هايي كه در سنين پايين و تنها با در نظر گرفتن عشق و علاقه انجام مي شود بيش ترين آمار طلاق را به خود اختصاص داده اند. 

چرا برخي مردان، زنان با تحصيلات بالاتر را نمي پذيرند؟

در بسياري از موارد مردان نمي توانند زنان با تحصيلات بالاتر را بپذيرند و علت اين امر ويژگي ها و خصوصيات شخصيتي مانند قدرت طلبي، برتري جويي و سلطه گري بيشتر در مردان مي باشد، البته بايد توجه داشته باشيد اين ويژگي ها تنها مخصوص مردان نمي باشد و زنان هم داراي اين خصوصيات هستند اما بر اساس بررسي هاي انجام شده مردان بيشتر اين خصوصيات را از خودشان نشان مي دهند.

بر اساس صفات ذكر شده مردان اگر در روابطشان در جايگاه پايين تري قرار گيرند احساس ناخوشايندي به آن ها دست مي دهد و معمولا آن ها در ازدواج زناني را انتخاب مي كنند كه در جنبه هاي مختلف در وضعيت هم سطح يا پايين تري از خودشان قرار داشته باشد.

رويارويي مردان و زنان سلطه طلب

مردان سلطه طلب در صورتي كه در كنار زنان سلطه طلب قرار بگيرند به طور معمول با مشكلات بيشتري رو به رو خواهند شد زيرا هيچ كدام از آن ها دوست ندارند تا جايگاه پايين تري داشته باشند و به همين دليل لازم است قبل از ازدواج در مورد خصوصيات و صفات شخصيتي خود و همسرتان شناخت داشته باشيد تا به آگاهي بيشتري دست يابيد در اين زمينه مراجعه به روانشناس به شما كمك بسياري مي كند.

مزاياي نبود اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج

به طور كلي متخصصان معتقدند هر چقدر اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج زن و مرد به يكديگر نزديك تر باشد زوجين رضايت بيشتري از زندگي شان خواهند داشت و با چالش هاي كمتري رو به رو مي شوند، استدلال هاي بسياري در مورد مزاياي هم سطح بودن تحصيلات زن و مرد وجود دارد كه براي اين كه همسر مناسبي را انتخاب كنيد مي توانيد به موارد زير توجه كنيد. 

1. اشتراك بيشتر در تربيت فرزندان

يكي از مهم ترين موقعيت هايي كه اختلاف زن و مرد در سطح تحصيلات در آن آشكار مي شود تربيت فرزندان مي باشد، افرادي كه تحصيلات بالاتري دارند معمولا در تربيت فرزند خود بيشتر به نكات و توصيه هاي علمي توجه مي كنند و علاقمند هستند كه تربيت فرزندشان را بر اساس اين نكات شكل بدهند.

در صورتي كه همسر اين افراد بر اساس تجربيات خود و بدون توجه به اصول و نكات تربيتي با كودك برخورد كند در اين حالت تعارض و اختلاف نظر ميان زوجين به وجود مي آيد اما در صورتي كه زوجين سطح تحصيلي نزديك به هم داشته باشند در تربيت فرزندشان اشتراكات بيشتري خواهند شد و اين اشتراكات، پرورش و تربيت فرزندان را براي آن ها لت بخش تر مي كند در نتيجه چگونگي رفتار با فرزند از جمله مواردي مي باشد كه بايد با همسرتان به توافق برسيد.

2. افزايش احساس شادي و رضايت زناشويي

تحقيقات بسياري در مورد رضايت زناشويي زوجين انجام شده است و در بسياري از آن ها مشخص شده زوجيني كه فاصله تحصيلي كمي نسبت به يكديگر دارند، زندگي شاد تر و رضايت بخشي دارند و از زندگي مشترك شان احساس رضايت مي كنند.

3. نبود اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج: پيشرفت تحصيلي فرزندان

زوج هايي كه سطح تحصيلي آن ها مناسب و نزديك به هم مي باشد بيشتر براي وضعيت تحصيلي فرزندشان وقت مي گذارند، فرزندان اين زوجين به دليل دريافت حمايت تحصيلي بيشتر، فرصت بيشتري براي پيشرفت در طول دوران تحصيلي شان پيدا مي كنند.

4. كاهش اختلاف نظرها از مزاياي نبود اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج

تحصيلات دانشگاهي به ميزان زيادي در برداشت و نگرش افراد در مورد مسائل مختلف زندگي اثر مي گذارد افرادي كه فاصله تحصيلي آن ها كم است به طور معمول بيشتر مي توانند نگرش هاي يكديگر را در مورد حوزه هاي مختلف زندگي درك كنند و با آن ها كنار بيايند. در اينجا مي توان به نقش تحصيلات در ازدواج پي برد.

علاوه بر اين موارد نزديك بودن سطح تحصيلي افراد به يكديگر باعث مي شود تا علايق، سليقه ها و تفريحات آن ها به يكديگر نزديك شود همه اين موارد به ميزان زيادي در افزايش كيفيت زندگي مشترك تاثير بسزايي دارد.

منبع : آيا اختلاف سطح تحصيلات در ازدواج منجر به طلاق مي شود؟

مصرف دوباره مواد مخدر | علائم بازگشت به اعتياد

 

مصرف دوباره مواد مخدر، علائم بازگشت به اعتياد

بارها ديده شده است كه افرادي كه خودشان اقدام به ترك مواد مخدر كرده اند اما دوباره به سمت مواد مخدر برگشته اند. بازگشت هاي مكرر آن ها باعث شده است تا اعضاي خانواده و اطرافيان دلسرد شوند و نظم خانواده از هم بپاشد.

شايد بازگشت به اعتياد از نظر بسياري از خانواده ها پايان روند درمان باشد اما عود هاي مكرر بخشي از روند بيماري اعتياد مي باشد و درمان نبايد در اين مراحل قطع شود و شما به عنوان اطرافيان و همسر و اعضاي خانواده بايد آگاهي لازم در زمينه درمان و مراحل آن داشته باشيد و فرد را حمايت كنيد تا در مسير ترك را به سلامتي به پايان برساند، حمايت خانواده و گروه دوستاني كه فرد با آن ها در ارتباط است اهميت بسياري دارد.

در اين مقاله به بررسي دلايلي كه باعث مصرف دوباره مواد مي شود و راه هاي پيشگيري از بازگشت دوباره به مصرف خواهيم پرداخت.

مصرف دوباره مواد، اعتياد بيماري قابل بازگشت

افرادي كه اعتياد ندارند نمي توانند درك كنند كه چطور همسرشان يا كسي كه اعتياد دارد حاضر مي شوند تمام آن چيزي كه در زندگي براي او اهميت دارد از بين ببرد تا حتي براي يك بار ديگر هم شده، به مصرف مواد بپردازد. براي اين كه در اين خصوص درك بهتري داشته باشيد بهتر است در مورد اثراتي كه مواد مخدر بر روي مغز مي گذارد اطلاعات و آگاهي هاي بيشتري را به دست آوريد.

مصرف دوباره مواد مخدر با ذهن و مغز چه مي كند؟

مواد مخدر بر روي سيستم پاداش مغز اثر مي گذارد و باعث افزايش دوپامين كه در مسير پاداش مغزي است مي شود و باعث مي شود فرد معتاد لذت صد چند برابر را تجربه كند كه اين لذت به قدري زياد است كه اهميت بقاي فرد را كه بالاترين زنگ خطر براي هر انساني مي باشد را از بين مي برد و به عبارت ديگر جاي غريزه بقا را مي گيرد.

شايد درك اين موضوع براي شما كمي مشكل باشد اما اگر با يك فرد معتاد زندگي كرده باشيد متوجه مي شويد كه اعتياد بر روي جنبه هاي رفتاري او تاثير مي گذارد و بيمار معتاد مانند قبل نمي توانند مشكلات را شناسايي كند و يا راهكارهاي درستي را بيان كند، تمامي اين تاثيرات باعث مي شود كه فرد از نابودي به خاطر اعتيادش ترسي نداشته باشد و فقط به مصرف مواد مخدر و تجربه كردن دوباره آن فكر كند.

مراحل بازگشت به مصرف دوباره مواد مخدر ا بشناسيد

اين باور در بسياري از افراد وجود دارد كه اعتياد بيماري غير قابل درمان مي باشد و در نهايت فرد دوباره به سمت مصرف بر مي گردد و احتمالا بار ها در درمان همسرتان و يا اطرافيان تان كه اقدام به ترك كرده اند متوجه شده ايد كه بعد از دوره هاي درمان جسماني دوباره به سمت مصرف مواد رفته اند در اين وضعيت احساس نااميدي به سراغتان مي آيد و خودتان را ناچارترين فرد بر روي زمين مي دانيد و احتمال دارد بارها خودتان را سرزنش كرده باشيد و تصميم به طلاق گرفته باشيد اما با توجه به مطالبي كه پيش تر بيان شد اعتياد بيماري قابل برگشت مي باشد.

بين ۴۰ تا ۶۰ درصد افراد معتاد كه درمان شده اند، دوباره به مصرف مواد روي آورده اند و شما بايد اين نكته را در نظر بگيريد كه بازگشت يك فرايند است تا يك رويداد و به سه مرحله عاطفي، رواني و فيزيكي تقسيم مي شود كه فرد با آگاهي لازم در مورد اين مراحل مي تواند از وقوع لغزش هاي مجدد پيشگيري كند و براي درمان اقداماتي را انجام دهد.

مصرف دوباره مواد، مرحله بازگشت عاطفي

عود عاطفي معمولا مرحله اول براي بازگشت به مصرف مي باشد اين مرحله قبل از شروع دوره نقاهت اتفاق مي افتد و بيمار معتاد به دليل داشتن احساساتي مانند خلق و احساسات مضطرب، خشم، بي قراري و كاهش اشتها و خواب به فكر مصرف دوباره مي افتد، اين احساسات در اكثر مواقع ريشه و علت اصلي اعتياد فرد مي باشند زيرا بسياري از افراد نمي توانند هيجانات منفي ومشكلات روحي خود را كنترل كنند و به همين دليل به مصرف مواد پناه مي برند و زماني كه ترك مي كنند دوباره اين احساسات به سراغشان مي آيد و وسوسه مي شوند تا به سمت مصرف دوباره بروند.

اگر فرد بتواند نشانه هاي عود عاطفي را شناسايي كند مي تواند از ورود بيمار به عود رواني جلوگيري نمايد. براي اين كه با نشانه ها آشنا شويد بهتر است به روانشناس مراجعه كنيد، درمانگر به شما كمك مي كند تا مسائل و موضوعاتي كه منشا و زير بناي گرايش به اعتياد مي باشد را شناسايي كنيد و براي هميشه از شر آن خلاص شويد و در اين صورت دوره هاي عود كمتري را تجربه خواهيد كرد.

مصرف دوباره مواد، مرحله بازگشت رواني

عود رواني مرحله دوم براي بازگشت به مصرف مواد مي باشد در اين مرحله يك جنگ بين افكاري كه او را ترغيب به مصرف مواد مخدر مي كنند و افكاري كه مي خواهند در مسير بلند سلامت باقي بماند در حال وقوع مي باشد، هميشه بخشي از فرد تمايل دارد تا به سمت مواد مخدر برگردد و به همين دليل اعتياد يك نو بيماري مزمن مي باشد كه اگر افكار وسوسه انگيز ادامه داشته باشد مي تواند فرد شكست بخورد و دوباره به سمت اعتياد بازگردد.

اگر فرد در زمان عود رواني  با عوامل محرك ( مانند دوستان، مكان هاي مصرف و لوازمي كه با آن ها مواد مصرف مي شده و غيره)  مواجه شود در اين صورت مقابله با وسوسه مصرف مواد مخدر براي او سخت و غير ممكن خواهد بود و به احتمال زياد به سمت مواد برميگردد به همين خاطر بايد چيزهايي كه فرد را به ياد مصرف مواد مي اندازد از او دور نگه داشته شود تا بتواند با افكار وسوسه انگيز مقابله كند.

مصرف دوباره مواد، عود فيزيكي

زماني كه عود رواني ايجاد شد اگر مداخله اي صورت نگيرد، طولي نمي كشد كه فرد دوباره شروع به مصرف مواد مخدر مي كند كه همان عود فيزيكي مي باشد، فرد اگر فقط يك بار از مواد مخدر استفاده كند منجر به بازگشت شديد و بالا رفتن دوز مصرفي او مي شود و بسياري از افراد اگر دوباره درگير مواد شوند احساس شكست و ضعف شديد مي كنند.

اين احساسات به وجود آمده باعث مي شود تا فرد درگير عود عاطفي شود و احتمال مصرف مواد افزايش يابد و به اين صورت نشانه هاي اعتياد دوباره شروع مي شود كه ترك آن براي فرد سخت تر خواهد بود.

منبع : مصرف دوباره مواد مخدر | علائم بازگشت به اعتياد