سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۰۳

چرا از رانندگي مي ترسم| غلبه بر فوبيا رانندگي

 

فوبيا رانندگي از دسته اختلالات اضطرابي است كه فرد مبتلا به اين اختلال به علت ترس شديد و غير منطقي كه از رانندگي دارد به شدت از انجام اين كار امتناع مي كند.

اگر چه رانندگي در دنياي امروز يك امر بسيار رايج و در واقع فعاليتي لاينفك از زندگي افراد است اما با اين حال افرادي هستند كه در خود، توانايي انجام اين كار را نمي بينند.

فوبياي رانندگي مي تواند درجات مختلفي داشته باشد و در هركس به يك شيوه بروز پيدا مي كند.

در اين مقاله قصد داريم در مورد فوبياي رانندگي مطالبي را شرح دهيم اما قبل از آن نياز است كه با مفهوم فوبيا آشنا شويم.

فوبيا چيست؟

براي هر انساني ممكن است پيش بيايد كه از يك شيء، انسان، حيوان يا موقعيت و شرايط خاصي بترسد و اين امر كاملا طبيعي است، در واقع ترس يك نقش حفاظتي دارد و باعث مي شود كه انسان با ارزيابي موقعيت خطر به عوامل آسيب پذير نزديك نشود، مثلا اين كاملا طبيعي است كه فرد در هنگام رويارويي با يك شير وحشي و درنده احساس ترس و خطر كند و براي حفظ جان خود تلاش كند تا از شير دور شود.

 به عنوان مثال اين طبيعي است كه فردي به دليل خطرناك و كشنده بودن بيماري كورونا، از حضور در تجمعات بترسد و از اين كار خودداري كند، در واقع مي توانيم بگوييم كه چنين فردي به درستي مي تواند موقعيت خطر را ارزيابي كند و به دليل ترس منطقي كه دارد سعي مي كند با اجتناب از موقعيت هاي آسيب زا از جان خود و عزيزان خود محافظت كند، اگر فردي توانايي ارزيابي درست موقعيت را نداشته باشد و در هيچ شرايطي احساس ترس و خطر نكند ممكن است به زودي جان و سلامتي خود را از دست بدهد. 

فوبيا رانندگي

در واقع مي توانيم بگوييم كه مواردي كه به آن ها اشاره شد ترس منطقي و معقولانه هستند و تجربه احساس ترس به خودي خود بد نيست اما زماني كه از فوبيا صحبت مي كنيم در واقع منظور ما ترس هاي شديد، افراطي، غير منطقي و نامعقول است.

ترس منطقي جنبه حفاظتي دارد اما فوبيا نه تنها جنبه حفاظتي ندارد بلكه باعث مختل شدن زندگي فرد نيز مي شود. اينكه فردي از رانندگي با سرعت غير مجاز بترسد و از اين كار اجتناب كند، كاملا منطقي است اما اينكه فردي به طور كامل از رانندگي بترسد و از اين كار اجتناب كند غير منطقي است.

فردي كه ترس هاي منطقي دارد فقط در شرايطي كه لازم است احساس ترس مي كند اما فرد مبتلا به فوبيا هر لحظه و در هر شرايطي نسبت به محرك فوبي احساس خطر دارد و مدام ذهنش درگير محرك فوبي است.

فرد مبتلا به فوبي مدام صحنه هاي خطر را در ذهنش تجسم مي كند و تحت تاثير تجسم اين صحنه ها اضطراب و استرس شديدي را تحمل مي كند و به دليل درگيري ذهني شديدي كه نسبت به محرك فوبي دارد نمي تواند روال عادي زندگي خودش را طي كند. با اين تفاسير متوجه مي شويم كه فوبيا نوعي اختلال است كه نياز به درمان دارد.

مثال هايي از ترس از رانندگي

  • مرضيه 46 سال دارد. 16 سال است كه ازدواج كرده است و صاحب دو فرزند 6 و 10 ساله است. او داراي مدرك كارشناسي ارشد ميكروبيولوژي است و در حال حاضر در يك آزمايشگاه صنايع غذايي كار مي كند. از نظر شرايط مالي وضعيت قابل قبولي دارند و مشكلي از اين بابت ندارند. او معتقد است كه همسر بسيار مهرباني دارد و از اين بابت قدر دان همسرش است اما مشكلي بين او و همسرش وجود دارد و آن هم اختلاف بر سر رانندگي است. مرضيه هيچگاه نتوانسته براي گرفتن گواهي نامه اقدام كند. او هميشه وحشت شديدي از رانندگي داشته و تصور اينكه بخواهد روزي رانندگي كند نيز براي او غير ممكن است و همين امر سبب شده است كه همسرش از او گلايه كند و اخيرا شكايت هاي همسر او بيشتر شده است و معتقد است مرضيه فرد وابسته اي است. در بسياري از مواقع كه همسر مرضيه مشغله كاري داشته مجبور شده كه براي رسيدگي كارهاي بيرون از منزل فرزندان و مرضيه وقت بگذارد. او معتقد است كه ساعت هاي كاري مرضيه كمتر است و اگر مرضيه مي توانست رانندگي كند بهتر مي توانست به كارهاي بيرون از منزل بپردازد. اخير نيز همسر مرضيه شروع به مقايسه كردن مرضيه با خانم هايي كه خودشان رانندگي مي كنند كرده است و همين امر سبب شده كه مرضيه بسيار احساس درماندگي، خشم و ناراحتي كند و به روانشناس مراجعه كند. او مي گويد با اينكه هميشه بابت عدم توانايي اش در رانندگي احساس نارضايتي داشته اما هيچگاه به اندازه زمان حاضر احساس درماندگي نكرده بوده و به همين دليل تصميم به مراجعه به روانشناس گرفته است.
  • شايان 35 ساله است، او از سن 18 سالگي گواهي نامه گرفت و رانندگي را شروع كرد، هيچگاه مشكلي با رانندگي نداشت و گاها از رانندگي نيز لذت مي برد اما در سن 26 سالگي تصادف وحشتناكي كرد و خوشبختانه از آن تصادف جان سالم به در برد، اما بعد از آن ديگر نتوانست پشت فرمان بنشيند و رانندگي كند. او دقيقا 4 سال است كه از رانندگي كردن خودداري مي كند و به نوعي از اين كار وحشت دارد.

داستان هايي كه شرح داده شد نمونه هايي از افراد مبتلا به فوبياي رانندگي بود. همانطور كه مطالعه كرديد متوجه مي شويم كه برخي از افراد حتي از گرفتن گواهي نامه رانندگي ترس دارند و هيچگاه سابقه رانندگي نداشته اند و برخي ديگر با وجود داشتن سابقه رانندگي و داشتن گواهي نامه به سبب تجربه اتفاقات ناخوشايند از رانندگي اجتناب مي كنند. در زير بر اساس داستان هاي ارائه شده به علت هاي فوبياي رانندگي مي پردازيم:

علت فوبيا رانندگي

تجربه بد

يكي از شايع ترين و اصلي ترين دلايل فوبياي رانندگي داشتن تجربه بد و ناخوشايند از رانندگي است. داستان شايان نمونه اي از اين موارد است. شايان كه تا قبل از تصادف به خوبي رانندگي مي كرد و رانندگي را از سن بسيار كم شروع كرده بود اما اكنون در سن 35 سالگي از رانندگي مي ترسد. او معتقد است توانايي رانندگي كردن و كنترل شرايط بحراني را ندارد. از تكرار تصادف به شدت هراس دارد و به همين دليل با تصور نشستن دوباره پشت فرمان و شروع رانندگي دچار اضطراب و استرس شديدي مي شود.

كليشه هاي جنسيتي

يكي ديگر از دلايل فوبياي رانندگي مي تواند كليشه هاي جنسيتي باشد. مي بينيد كه مرضيه نه تنها سابقه تصادف نداشته است بلكه او هيچگاه به خود فرصت اين را نداده است كه با اقدام براي گرفتن گواهي نامه رانندگي كردن را امتحان كند. در چنين شرايطي مي توانيم احتمال بدهيم كه كليشه هاي جنسيتي سبب ترس مرضيه از رانندگي شده باشد، اينكه خانم ها راننده هاي خوبي نيستند، رانندگي مخصوص آقايان است و يك خانم هيچگاه نمي تواند عملكرد خوبي در حين رانندگي داشته باشد از جمله هاي كليشه هاي جنسيتي هستند كه روي افكار مرضيه تاثر گذاشته اند. چنين تصوري باعث مي شود كه زن نتواند براي رانندگي اقدامي بكند و از شروع رانندگي كردن وحشت داشته باشد. 

دليل ديگر براي تبيين وحشت مرضيه از رانندگي مي تواند شخصيت اضطرابي او باشد. يعني وجود اختلالي مثل اختلال اضطراب فراگير و تصور مداوم اتفاقات ناگوار، باعث مي شود كه فرد هيچگاه نتواند براي رانندگي اقدام كند كه اين ميزان از اضطراب ممكن است هم در يك آقا وجود داشته باشد و هم در يك خانم.

عوامل ديگر

عدم اعتماد به نفس و مشكل در خودباوري، ترس از پليس و غيره از ديگر عوامل بروز فوبياي رانندگي در فرد است.

علائم ترس از رانندگي

افراد مبتلا به فوبياي رانندگي علائم شناختي، جسماني و رفتاري را از خود بروز مي دهند.

علائم شناختي آن ها شامل افكار منفي در مورد خودشان و توانايي شان است كه تحت تاثير اين افكار منفي احساس اضطراب و استرس شديد را تجربه مي كنند و احساس اضطراب و استرس شديد منجر به بروز واكنش هاي زيستي در بدنشان مي شود و علائم زير را تجربه مي كند: 

  • سردرگمي
  • سرگيجه
  • لرزيدن
  • تپش قلب
  • عرق كردن كف دست
  • پريدن پلك چشم
  • تنگي نفس
  • خشكي دهان
  • غيره

 بديهي است كه فردي كه در صورت فكر كردن به رانندگي دچار چنين نشانه هايي مي شود از رانندگي كردن اجتناب مي كند و اجتناب كردن از رانندگي از علائم رفتاري فوبياي رانندگي است.

در واقع افكار شناختي و احساسات نامطلوب منجر به بروز واكنش هاي جسماني و در نهايت اجتناب از رانندگي مي شود.

منبع : چرا از رانندگي مي ترسم| غلبه بر فوبيا رانندگي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.