آرشیو آذر ماه 1399

ازدواج,خانواده ,سرگرمي

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

پرخاشگري همچون موجي در جامعه پخش مي شود | ناكامي و پرخاشگري

در اين مقاله به عوامل ايجاد و تداوم پرخاشگري در جامعه پرداخته مي شود تا شناخت كاملي از پرخاشگري ايجاد شود. يكي از عوامل ايجاد پرخاشگري ناكامي است، در حقيقت ناكامي نقش كليدي و اساسي در ايجاد و تداوم پرخاشگري دارد.
ناكامي چيست؟

چنانچه خواسته هاي فرد با موانع و دشواري مواجه شود به نحوي كه شخص نتواند به خواسته هاي خود برسد ناكامي ايجاد مي شود.

به طور مثال فردي كه نتوانسته به آرزوي خود كه تحصيل در يك دانشگاه معتبر بوده برسد با كمبودها و محدوديت هايي در اين مورد مواجه مي شود و اين محدوديت ها و ناكامي ها ممكن است باعث ايجاد خشونت و پرخاشگري در فرد شود.


احساس محروميت و عدم برخورداري حاصل از ناكامي مي تواند به پرخاشگري تبديل شود.

شرايط دشوار باعث مي شود كه فردي كه با ناكامي روبرو شده به تعارضات و ناآرامي هاي مختلف مبتلا شود به نحوي كه احتمال متوسل شدن فرد به خشونت بالا مي رود.

البته پرخاشگري در افرادي كه ناكام نيستند هم به وجود مي آيد اما وجود ناكامي احتمال وجود و بروز پرخاشگري را افزايش مي دهد.

هنگامي كه فرد براي رسيدن به خواسته خود تلاش مي كند، اين خواسته بعضي از عوامل كامل كننده ي وجود او را تكميل مي كند و نرسيدن به آن موجب خشم شده و كنترل نكردن خشم باعث رفتارهاي خشونت آميز مي شود.

به طور مثال كودكي كه خواسته ها و نيازهايش به وسيله خانواده تامين نمي شود با ناكامي و رنجش مواجه مي شد و اين رنجش در طول زمان باعث ايجاد پرخاشگري مي شود.

پرخاشگري همچون موجي در جامعه پخش مي شود ناكامي و پرخاشگري
پرخاشگري بيش تر متوجه عوامل ايجاد كننده ي ناكامي خواهد بود

افرادي كه بنا به دلايل به آرزوها و خواسته هاي نمي رسند مبتلا به ناكامي مي شوند و اين ناكامي باعث ايجاد احساس ناخواشآيند در آن ها مي شود.

در حقيقت فرد ناكام توانايي تحليل و شناخت درست را در يك سري موارد از دست مي دهد و عوامل بيروني را مسبب تمام مشكلات خود مي دانند، بنابراين رفتار خشونت آميز و پرخاشگرانه نسبت به عوامل خارجي نشان مي دهد.


كسب آگاهي و انتخاب رويكردهايي سازگارانه و گذران دروان ناكامي

همان طور كه گفته شد افرادي كه دچار ناكامي مي شوند بيش تر احتمال دارد كه رفتارهاي پرخاشگرانه نشان دهند.

اما لزوما هركسي كه به ناكامي بر مي خورد رفتار پرخاشگرانه نشان نمي دهد.

يكي از نكات مهم در ارتباط با نوع بشر، قدرت انتخاب او است كه او را از موجودات ديگر متمايز مي كند. انسان مانند يك ماشين عمل نمي كند و نمي توان براي او دستور راهنما نوشت، او با توجه به شرايط تصميم مي گيرد و به شيوه اي كه سازنده باشد عمل مي كند.

 منبع : پرخاشگري همچون موجي در جامعه پخش مي شود

رابطه داغ ديدگي و افسردگي | افسردگي ناشي از مرگ عزيزان

داغ ديدگي يا مرگ عزيزان و از دست دادن عزيزان مي تواند يكي از عوامل ايجاد افسردگي باشد. حال سوال اين است چگونه آن را تشخيص داده و درمان كنيم؟
رابطه داغ ديدگي و افسردگي

رابطه پيچيده اي ميان اين دو موضوع وجود دارد كه باعث مي شود باهم اشتباه گرفته شوند.

داغديدگي ممكن است باعث افسردگي بشود ولي در اكثر موارد اين اتفاق نمي افتد البته شخص داغ ديده ممكن است علائمي را نشان دهد كه مانند افسردگي باشد.

هنگامي كه كسي را از دست مي دهيم افكار مربوط به خودكشي، سستي و بي حوصلگي و نگراني در مورد گذشته كم تر رخ مي دهد پس اگر اين علائم را داريد بهتر است از يك متخصص كمك بگيريد.

    اگر اعتصاب غذا كرده ايد، نمي خوابيد يا دوست داريد كه به خودتان يا ديگران آسيب بزنيد بايد هرچه سريع تر به دكتر مراجعه كنيد.

رابطه داغ ديدگي و افسردگي | افسردگي ناشي از مرگ عزيزان
غم و اندوه طبيعي است؟

غم مانند شاد يك احساس كاملا طبيعي است و نيازي ندارد كه درمان شود غم و اندوه سه مرحله دارد.
مرحله اول غم، بي حسي است

 اين احساس حتي ممكن است يك هفته هم طول بكشد شما احساس مي كنيد كه نمي توانيد نبود عزيزتان را بپذيريد و احساس مي كنيد كه او زنده است حتي ممكن است نتوانيد گريه كنيد زيرا احساس مي كنيد كه از نظر عاطفي كرخت شده ايد.
مرحله دوم غم، سوگواري است

اين مرحله بين يك هفته تا شش ماه طول مي كشد ولي شدت آن به مراتب كاهش مي يابد در اين زمان اشتهاي شما كم مي شود و به شدت گريه مي كنيد. اضطراب شما در اين دوره زياد است و نمي توانيد روي هيچ موضوعي بجز غم تمركز كنيد.

    در طول اين دوره ممكن است احساس كنيد به كسي كه فوت شده توجه كافي نداشته ايد و خود را مقصر بدانيد.

حتي ممكن است درد جسماني را هم تجربه كنيد. در اين دوره افراد زيادي مي گويند كه حضور مرده را در كنار خود احساس مي كنند، صداي او را مي شنوند يا حتي بوي او را احساس مي كنند. اين احساسات بسيار شبيه به توهم و افسردگي است ولي در اين مرحله بسيارعادي است.
پذيرش واقعيت بايد در مرحله آخر رخ دهد

اين مرحله آخر است و پس از ماه ششم كم كم اتفاق مي افتد. سوگواري فروكش مي كند و فرد مي پذيرد كه بايد به زندگي عادي خود بر گردد. اين مرحله ممكن است طول بكشد.

منبع :  رابطه داغ ديدگي و افسردگي | افسردگي ناشي از مرگ عزيزان

ايوان پاولف، تعريف نظريه شرطي سازي كلاسيك پاولف

يكي از دانشمندان بسيار تاثيرگذار در علم رفتارشناسي ايوان پاولف مي باشد او بيشتر عمر خود درگير بررسي و مطالعه فيزيولوژي بود.

ايوان پاولف در سن 50سالگي وارد حوزه يادگيري شد و در مورد مفهوم شرطي سازي كلاسيك به مطالعه پرداخت.

در سن 80 سالگي به كمك مفاهيم شرطي سازي كلاسيك مطالعه خود را در زيمنه بيماري هاي رواني آغاز كرد.

او در اين سال ها بسيار تلاش كرد و در زمينه علمي به نتايج درخشاني رسيد او توانست كتاب بازتاب هاي شرطي و روانپزشكي را منتشر كند.

كتاب هاي او بسيار مفيد است و به روانپزشكي و روانشناسي كمك بسياري مي كند.

در اين مقاله به بررسي زندگي نامه و دستاوردهاي علمي ايوان پاولف مي پردازيم تا بتوانيم با يك رويكرد درماني جديدي آشنا شويم.

زندگي نامه ايوان پاولف

ايوان پترويچ پاولف در سال 1894 در روسيه به دنيا آمد، پدر او يك كشيش مسيحي بود و او در ابتداي جواني پدرش را الگوي خود قرار داد و تحت تاثير پدرش قرار گرفت وتحصيلات مذهبي جهت كشيش شدن را آغاز كرد.

اما پس از مدتي به علم فيزيولوژي علاقه مند شد و به مطالعه در اين حوزه مشغول شد او بيشتر عمر خود براي مطالعه علم فيزيولوژي گذراند.

ايوان پاولف در اين زمينه بسيار رشد كرد و به موفقيت رسيد او توانست در سال 1904 جايزه نوبل را براي پژوهش هاي خود در حوزه فيزيولوژي سيستم گوارش كسب كند.

او تا قبل از 50سالگي  در زمينه شرطي سازي هيچ مطالعه اي نداشته است و يك رويداد و اتفاق تصادفي باعث شد كه او به اين سمت كشيده شود.

ايوان پالف در زمينه شرطي سازي پژوهش هاي بسياري انجام داد كه باعث شد شهرت او به خاطر اين پژوهش ها بيشتر شود.

او در سن 80 سالگي به مطالعه مفاهيم شرطي سازي در زمينه بيماري هاي رواني پرداخت و تلاش بسياري در اين زمينه كردند كه منجر به انتشار كتاب بازتاب هاي شرطي و روانپزشكي در سال 1941 شد، اين كتاب ها براي علم روانپزشكي بسيار كاربردي بود.

ايوان پاولف بسيار اهل پژوهش بود او در سن 87 سالگي و در خاك روسيه درگذشت.

ايوان پاولف و شروع مطالعات شرطي سازي

ايوان پاولف به طور يك اتفاق ناگهاني توانست با مقوله شرطي سازي آشنا شود و به مطالعه و بررسي آن پرداخت.

پاولف دستگاه گوارش عملي جراحي را روي يك سگ مورد مطالعه قرار داد و هنگامي كه ترشحات از معده سگ از طريق لوله در بيرون بدن او ريخته و جمع آوري مي شد وي به نكته جالبي رسيد.

پاولف هنگامي كه ترشحات معده حيوان را اندازه گيري مي كرد در پاسخ به محرك هايي مانند گرد گوشت به اين نتيجه رسيد كه سگ با ديدن غذا، باعث ترشح بزاق دهانش مي شود.

او هنگامي كه در آزمايشگاه مي رفت متوجه مي شد عواملي مانند حضور در آزمايشگاه و يا صداي پا باعث ترشح بزاق مي شود.

پاولف ابتدا به اين عكس العمل ها توجه كرد و پاسخ آن را تحت عنوان بازتاب رواني نامگذاري كرد اما او به عينيت گرايي اعتقاد ويژه اي داشت و به همين دليل دوست نداشت در زمينه عوامل رواني كه مرتبط با ذهن است پژوهشي را انجام دهد.

ولي همكارانش اصرار داشتند كه او در زمينه شرطي سازي و كاربرد آن در روانپزشكي پژوهش هايي را انجام دهد و به همين دليل او پژوهش ها را آغاز كرد و در اين زمينه موفق شد.

پژوهش هاي او باعث شد تا روشي برا ي درمان بيماري هاي رواني پيدا شود.

تعريف شرطي سازي از زبان پاولف

پاولف مفهوم بازتاب رواني يا همان پاسخ شرطي را در سال 1955 براي مخاطبشان بيان كرد و آن ها را با اين ويژگي ها آشنا ساخت.

در زير جملاتي به نقل از پاولف در كتاب هاي مختلف نظريه هاي يادگيري به عنوان تعريفي از شرطي سازي بيان شده است.

"من دو آزمايش ساده را كه مي‌توانند به وسيله هركسي با موفقيت انجام شوند ذكر مي‌كنم.

ما يك محلول رقيق از نوعي اسيد را به صورت خوراكي به دهان سگ مي‌ريزيم، اسيد به طور طبيعي يك واكنش دفاعي را در حيوان برمي‌انگيزد.

او با حركت شديد دهان، محلول را بيرون مي‌ريزد و در همان حين مقدار زيادي بزاق در درون و بيرون دهان ترشح شده كه باعث رقيق شدن اسيد و شست و شوي مخاط دهان مي‌گردد.

حال به آزمايش دوم مي‌پردازيم، درست پيش از ريختن محلول اسيد به دهان حيوان، چندين بار او را از طريق يك عامل بيروني نظير صدايي مشخص تحت تأثير قرار مي‌دهيم.

بعد چه اتفاقي رخ مي‌دهد؟ با تكرار صدا به تنهايي همان واكنش‌ها از جمله حركات شديد دهان و ترشح بزاق به طور كامل تكرار مي‌شوند".

پاولف به طور واضح تعريف شرطي سازي را بيان كرد.

تاثير ايوان پاولف بر علم روانشناسي و روانپزشكي

بر اساس تحقيقات انجام شده بسياري از اختلالات رواني و عادت هاي بد به دليل شرطي شدن مغز به وجود مي آيد.

به عنوان مثال ترس هاي غيرمنطقي از اشيا وحيوانات و يا موقعيت ها و فوبياها بيشتر براي درمان آن از شرطي سازي كلاسيك استفاده مي كنند و شرطي سازي براي مفهوم بندي و برنامه ريزي براي مداخلات درماني به كار مي رود.

مثلا ترس ازآمپول را در نظر بگيريد كودكاني كه از آمپول مي ترسند با ديدن هر چيزي مانند آمپول نمايان گر درد باشد حس ترس به سراغشان مي آيد و نسبت به محرك هاي ديگر تزريق هم پاسخ ترس افراطي در انسان ها به وجود مي آيد.

درمانگر براي درمان اين اختلال از تكنيك هاي رفتاري نظير خاموشي استفاده مي كنند.

در جريان خاموشي محرك شرطي انجام مي شود اما بدو اينكه پاسخي غير شرطي مانند درد ارائه شود و همين باعث مي شود تا فرد به مرور زمان شرطي زدايي شود و ترس او از بين برود و بهبود يابد.

روانشناسان و درمانگران براي درمان اين بيماران سعي مي كنند پاسخ هاي مثبت تري را جايگزين پاسخ هاي قبلي كنند تا فرد بتواند سريع تر بهبود يابد و به اين ترتيب به درمانجو كمك بسياري مي كنند.

درمانگر مي تواند با تكنيك هايي مانند ريلكسيشن و تنفس آگاهانه شخص را آرام كند و آموزش هاي لازم را براي او بيان كند.

سوالات متداول

از مفاهيم مطرح شده در نظريه يادگيري پاولف و شرطي سازي كلاسيك بيشتر در چه زمينه هايي استفاده مي شود؟

امروزه نظريه پاولف كاربردهاي بسياري دارد و در زمينه هاي مختلف از جمله روانشناسي تربيني، آموزش و پرورش، فرمول بندي اختلالات رواني و رفتار درماني يا همان مداخلات درماني مورد استفاده قرار مي گيرد.

تفاوت افسرده خويي با افسردگي، افسرده خويي را با اختلال افسردگي اشتباه نگيريد

آيا افسرده خويي با اختلال افسردگي متفاوت است؟ در سراسر جهان ميليون ها نفر دچار انواع افسردگي هستند اما افرادي كه به افسردگي خويي دچار مي شوند علائم خفيف تري نسبت به اختلال افسردگي دارند، ولي دوره هاي آن طولاني مي باشد.

آن ها چون افسردگي شديدي ندارند و افسردگي آن ها اختلالي در كار و روابط اجتماعي شان نمي گذارد زياد جدي نمي گيرند و براي درمان اقدام نمي كنند.

آن ها خودشان از سرگرمي ها و تفريحات خود به خوبي لذت نمي برند و چون افسردگي آن ها حاد نيست و ديگران شايد متوجه بيماري آن ها نشوند از طريق اطرافيان حمايت نمي شوند.

بعضي اوقات افسردگي پيامدهاي تاسف بار و ناراحت كننده اي دارد افسردگي اگر به موقع شناسايي شود مي توان جلوي پيشرفت آن را گرفت و به خوبي درمانش كرد و براي درمان مي توانيد از مشاور و روانشناس كمك بگيريد.

در اين مقاله به بررسي تفاوت افسردگي با افسردگي خويي مي پردازيم.

اختلال افسردگي و علائم آن

شدت نشانه هاي افسردگي اساسي بسيار بالا است به طوري كه فرد را از نظر شغلي و روابط اجتماعي دچار مشكلاتي مي كند.

اختلال افسردگي باعث مي شود تا غم و اندوه شديدي در فرد به وجود آيد و در موقعيت هاي گوناگون از زندگي خود لذت نبرد اين احساس حداقل به مدت دو هفته فرد را درگير مي كند.

افسردگي علائم زيادي دارد كه مي توان به موارد زير اشاره كرد.

-         كاهش و عدم اعتماد به نفس

-         بي علاقگي و بي حوصله بودن

-         بي قراري كردن

-         احساس پوچي و بي فايده بودن

-         نااميد نسبت به زندگي و ناراحت و دلگير بودن

-         احساس بي ارزش بودن

-         تفكرات منفي و ...

اختلال افسرده خويي و علائم آن

افسردگي خويي نمونه اي از افسردگي است و علائم افسردگي را دارد فقط نشانه هاي آن نسبت به اختلال افسردگي به شدت كمتري مي باشد.

فردي كه به افسردگي خويي مبتلا مي شود ممكن است از بيماري خود آگاه نباشد و حتي خودش نتواند تشخيص دهد كه افسرده هست يا خير.

افسردگي خويي دوره هاي نسبتا طولاني دارد كه حالت آن ثابت باقي مي ماند به طوري علائم و نشانه هاي آن ممكن است حداقل دوسال ماندگار باشد.

تفاوت افسرده خويي با افسردگي

افرادي كه به افسردگي خويي مبتلا مي شوند نمي توانند افسردگي خود را تشخيص دهند معمولا هميشه خلق افسرده دارند ولي افرادي كه به افسردگي اساسي مبتلا مي شوند زمان دوره افسردگي آن ها مشخص است.

چون شدت علائم افسردگي ماژور بيشتر است و زندگي فرد را مختل مي كند اما در افسردگي خويي فرد زندگي معمول خود را دارد ولي بدون لذت و هيجان.

در افسردگي خويي فرد معمولا از جمع و اجتماع كناره گيري مي كند و دچار حساسيت هاي عاطفي – هيجاني مي شود گريه هاي او بيشتر دوزه اي مي باشد.

اما در اختلال افسردگي، شدت بيماري فرد بسيار زياد است و باعث اختلال در زندگي، كار و تحصيل و روابط اجتماعي او مي شود.

نشانه ها و علائم افسردگي خويي زياد واضح نمي باشد و  فرد كاركرد معمول خودش را دارد ولي در طولاني مدت نمي تواند لذت و هيجاني را در زندگي خود حس كند.

احتمال افسردگي اساسي تا اوايل نوجواني بسيار كم است و افرادي كه در زير 20سال به افسردگي دچار مي شوند به احتمال زياد افسردگي مزمن و به افسردگي خويي مبتلا شده اند.

افرادي كه به افسردگي خويي مبتلا مي شوند بيشتر درگير اختلالات شخصيتي مي شوند و يكي از دلايل آن مي تواند به خاطر افسردگي مستمر بدون علائم حاد باشد و فرد را درگير اختلالات شخصيتي در كنار افسرده بودن قرار دهد.

آيا تفاوت افسرده خويي با افسردگي باعث تغيير روش هاي درماني مي شود؟

براي افسردگي روش هاي درماني متفاوتي وجود دارد كه در زير به آن ها اشاره شده است.

-         استفاده از داروهاي ضدافسردگي

-         روان درماني

-         درمان شناختي – رفتاري

-         رفتار درماني

-         روان درماني فردي بينش مدار

-         درمان بين فردي

-         خانواده درماني

-         در موارد حاد بستري كردن بيمار

بر اساس روش هاي بالا روان درماني در كنار داروهاي ضد افسردگي مي تواند بر روي بيمار اثر مثبت بگذارد.

همچنين بستري كردن زماني لازم است كه شخص به افسردگي حاد مبتلا شده و احتمال خودكشي و يا آسيب زدن به ديگران وجود دارد.

براي آنكه بهترين روش درماني بر اساس ويژگي هاي شخصيتي بيمار را در نظر بگيريد بايد از مشاوره افسردگي كمك بگيريد.

بيماراني كه به افسردگي مبتلا مي شوند معمولا نسبت به درمان عكس العمل بهتري نشان مي دهند نسبت به افرادي كه به افسردگي خويي مبتلا هستند.

چون افرادي كه به افسردگي خويي مبتلا هستند چون علائم آن ها واضح نيست شناسايي بيماري به ندرت اتفاق مي افتد و سرعت بهبودشان بسيار كم است پس ممكن است كه دوره درمان طولاني تري داشته باشند.

دوره درمان در اختلال افسردگي ممكن است حدود 4 تا 9 ماه طول بكشد اما در افسردگي خويي بسيار طولاني است و ممكن است بدون درمان ممكن است 20تا 30 سال فرد گرفتار افسردگي باشد.

به طور ميانگين دوره درمان افسردگي خويي حدود 5 سال مي باشد در اين 5 سال فرد زندگي بدون لذت و هيجاني را داشته است و ممكن از به خودش آسيب بزند و خودكشي كند.

افرادي كه به افسردگي خويي مبتلا مي شوند اختلالات بيشتري را تجربه مي كنند و به مدت طولاني تري درگير بيماري هستند.

هردو افسردگي نياز به درمان دارد و روش هاي درماني براي آن فرقي نمي كند فقط بايد به موقع بيماري شناسايي شود تا بتوان به بهترين روش براي درمان آن اقدام كرد.

يه خبر خوب

براي درمان افسردگي مي توانيد به مراكز مشاوره اي كه با سابقه و تجربه هستند كمك بخواهيد و با كمك مشاور و روانشناس خوب با دريافت راهكارها و روش هاي گوناگون  به درمان خود و ديگران كمك كنيد.

در اين مراكز متخصصان با بالاترين سطح كيفيت و تجربه وجود دارند و مي توان به صورت تلفني يا حضوري با آن ها در تماس بود.

سوالات متداول

بهترين راهكار درماني براي افراد مبتلا به افسردگي چيست؟

افسردگي انواع مختلفي دارد و باتوجه به شدت اختلال و افسردگي فرد مي تواند بسيار متفاوت باشد.

به طور كلي درمان افسردگي را به دو روش تقسيم مي كنند درمان دارويي و روان درماني.

در درمان دارويي از داروهاي ضدافسردگي استفاده مي شود كه بر اساس تجويز و دستور پزشك فرد بيمار بايد آن را مورد استفاده قرار دهد.

در روان درماني از روش هايي مانند درمان شناختي رفتاري، درمان بين فردي، و خانواده درماني استفاده مي شود كه روانشناس و متخصص در اين زمينه بسيار كمك كننده مي باشد.

اختلال دو قطبي نوع دو، علائم، علل و درمان دوقطبي2

يكي ديگر از انواع اختلالات خلقي، اختلالات خلقي نوع دو مي باشد، كه از نوع اختلالات روانپزشكي مي باشد.

در اين اختلال فرد دوره هايي مانند خلق افسردگي و خلق هيپومانيك را تجربه مي كند.

هيپومانيا همان مانيا يا خلق بالا در اختلال قطبي نوع يك مي باشد اما چون در اين اختلال شدت آن كمتر است به آن هيپومانيا مي گويند.

اختلال دوقطبي نوع دو در زندگي فرد اختلالات زيادي را به وجود مي آورد و باعث پريشاني و ناراحتي هاي زيادي در فرد مي شود كه بر روي عملكرد او تاثير منفي مي گذارد.

فرد براي اينكه بتواند به روال عادي زندگي خود برگردد بايد خدمات روان شناسي و روان پزشكي استفاده كند تا هر چه زودتر بهبود يابد.

در اين مقاله اختلال دو قطبي نوع دو را مورد بررسي قرار مي دهيم و با علل و روش هاي درماني آن آشنا مي شويم.

تفاوت اختلال دو قطبي نوع دو با دو قطبي نوع يك

افرادي كه به اين اختلال ها دچار مي شوند در هر دو دوره هايي از خلق پايين ( افسردگي) و خلق بالا ( مانيك) را تجربه مي كنند اما تفاوتي كه در اختلال دو قطبي نوع يك با دو وجود دارد در شدت دوره خلق بالا يا همان مانيا مي باشد.

افرادي كه به اختلال دو قطبي نوع دو مبتلا مي شوند دوره مانيا آن ها شدت كمتري دارد و زياد شديد نيست كه در مسائل شغلي، تحصيلي ، اجتماعي و خانوادگي و...آن ها مشكلي ايجاد كند به همي دليل به آن هيپومانيا مي گويند.

اما بيماران دو قطبي نوع دو دوره هاي افسردگي آن ها شدت زيادي دارد و بر روي عملكرد آن ها تاثير منفي مي گذارد و كاهش معناداري در انجام كارهاي روزانه به وجود مي آورد.

به طور كلي اختلال دو قطبي نوع دو نسبت به دو قطبي نوع يك شدت كمتري ندارد بلكه بر روي دوره هاي آن ها از نظر شدت اختلال تفاوتي وجود دارد.

علائم اختلال دو قطبي نوع دو

در اختلال دوقطبي نوع دوم فرد دوره هايي از افسردگي و هيپومانيا را تجربه مي كند كه هر كدام علائم و نشانه هاي خاص خودشان را دارند.

در ادامه اين مقاله به بررسي هر كدام از اين دوره ها به صورت جداگانه مي پردازيم.

علائم مربوط به دوره هيپومانيا اختلال دو قطبي نوع دوم

دوره هيپومانيا با علائمي همراه ست كه در زير به آن ها اشاره شده است و فرد بيمار حداقل 3 علامت از نشانه هاي زير را خواهد داشت.

دوره هيپومانيا حداقل 4 روز طول مي كشد و خود فرد ممكن است متوجه تغييري خاصي در خود نشود اما اطرافيان متوجه خواهند شد كه تغييرات نابهنجاري در او به وجود آمده است.

-         سطح انرژي فرد افزايش مي يابد و احساس بي قراري مي كند.

-         احساس تحريك پذيري

-          افزايش اعتماد به نفس

-         ميزان خوابيدن كاهش مي يابد

-         پرحرفي و از اين موضوع به آن موضوع مي پرد، پرش افكار

-         اختلال در توان تصميم گيري

-         درگير شدن در فعاليت هايي كه ممكن است براي فرد بيمار عواقب ناخوشايند داشته باشد، مانند روابط جنسي پرخطر، مصرف زياد الكل و مواد مخدر، ولخرجي زياد...

علائم مربوط به دوره افسردگي اختلال دو قطبي نوع دوم

در اين دوره فرد علائم افسردگي اساسي را تجربه مي كند كه شامل موارد زير مي باشد.

-         دچار بي خوابي يا خواب مي شود.

-         ايجادر تغييراتي در اشتها

-         احساس ناراحتي و غمگيني در اكثر اوقات روز

-         لذت نبردن از چيزهايي كه قبلا باعث مي شدند كه فرد لذت ببرد.

-         احساس نااميدي و شكست

-         احساس خستگي و كمبود انرژي

-         كاهش قدرت تمركز و بروز مشكلاتي در حافظه

-         كاهش اعتماد به نفس

-         افكار منفي مانند خودكشي و مرگ

همزماني اختلال دو قطبي نوع دوم با ديگر اختلالات

افرادي كه اختلال دو قطبي نوع دوم را تجربه مي كنند ممكن است در كنار آن به يكي از اختلالات روانشناختي دچار شوند.

به عبارت ديگر فرد در كنار اختلال خلقي مي تواند اختلال رواني را تجربه كند و بيشتر آن ها به اختلالات اضطرابي دچار مي شوند و به مصرف مواد مخدر تمايل پيدا مي كنند.

درصد كمي ممكن است اختلالات ديگري مانند اختلال خوردن را تجربه كنند و ممكن است هنگام عصبانيت دچار پرخوري شوند.

اين اختلالات رواني با دوره هاي اختلالات خلقي فرد بيمار ارتباط دارد مثلا هنگامي كه فرد دوره افسردگي را طي مي كند بيشتر احتمال دارد دچار اختلال خوردن شود و در دوره شيدايي و مانيا بيشتر دوست دارد به سمت مواد مخدر برود و مصرف آن ها را تجربه كند.

عوامل خطر مربوط به اختلال دو قطبي نوع دو

براي اختلال دو قطبي علل مشخصي وجود ندارد و بر اساس پژوهش هاي انجام شده عوامل ژنتيكي مي تواند نقش پررنگي در وجود آمدن اين اختلال داشته باشد.

افرادي كه در خانواده درجه يك آن ها سابقه وجود اين اختلال وجود دارد بيشتر در معرض اين اختلال قرار مي گيرند.

همچنين عواملي مانند ناهنجاري هاي در مدارهاي مغزي و انتقال دهنده هاي عصبي و رويدادها و اتفاقات محيطي در دوران كودكي مي تواند تاثير منفي بر روي افراد بگذارد و مشكلاتي را به وجود آورد.

درمان اختلال دو قطبي نوع دوم

براي درمان اختلال دو قطبي نوع دوم مي توانيد از تركيب روان درماني و دارو درماني استفاده كنيد.

اگر علائم و نشانه هاي اين اختلال را در خود و يا نزديكان خود مشاهده كرديد بايد براي تشخيص درست آن از مشاوره روانشناسي كمك بخواهيد.

هنگامي كه روانشناس نوع بيماري و اختلال را تشخيص داد مي توانيد با استفاده از جلسات روان درماني، درمان را شروع كنيد تا بتوانيد فاصله بين دوره افسردگي و شيدايي را افزايش دهيد تا از پيشرفت بيماري جلوگيري شود.

روان درماني روش هاي متفاوتي دارد كه مي توان به درمان شناختي- رفتاري، روان درماني بين فردي، خانواده درماني، رفتار درماني و درمان مبتني بر روانكاوي اشاره كرد.

براي اينكه فرد بيمار به ثبات بيشتري برسد بايد تحت نظر يك روان پزشك باشد تا داروها و وضعيت جسماني او كنترل شود.

داروهاي تثبيت كننده خلق مانند ليتيوم، ضد افسردگي ها و داروهاي آنتي سايكوتيك براي فرد بيمار مورد استفاده قرار مي گيرد.

نقش مركز مشاوره در درمان اختلالات دو قطبي

در مركز مشاوره مي توان با مشاوران و متخصصان با تجربه به صورت تلفني و حضوري در ارتباط بود تا با كمترين زمان ممكن به درمان و شناخت مسئله و مشكلات شما پرداخته شود.

در مركز مشاوره به افراد بيمار كمك مي كند تا با روش ها و راهكارهاي مناسب به درمان بيماري خود بپردازند.

سوالات متداول

-         اختلال دو قطبي نوع دوم بيشتر در چه سني بروز پيدا مي كند؟

اين اختلال معمولا در اواخر سن نوجواني و اوايل سن بزرگسالي به وجود مي آيد و سن شروع  آن به طور متوسط 20تا 30 سالگي مي باشد.

 اين اختلال نسبت به اختلال نوع يك ديرتر به وجود مي آيد اما نسبت به اختلال افسردگي اساسي فرد را زودتر درگير مي كند.

-         آيا همه بيماران دو قطبي هذيان و توهم را تجربه مي كنند؟

خير، همه افراد اين علائم را ندارند و در بيمارن مختلف اين نشانه ها متفاوت است، فرد بيمار اگر به هذيان و توهم دچار شد مي تواند به پزشك مراجعه كند.

پزشك با بررسي بيمار مي تواند براي كاهش علائم فرد از داورهاي ضد روان پريشي استفاده كند.

اختلال دو قطبي پيشرونده، علائم، تشخيص و درمان

اختلال دوقطبي پيشرونده يك نوع از اختلالات خلقي مي باشد كه به سرعت در فرد تغييراتي را به وجود مي آورد و با علائم افسردگي و شيدايي همراه مي باشد.

در اين اختلال غرد بيمار چند روز يا چندماه را سرخوش و شيدا است و به صورت ناگهاني وارد دوره افسردگي مي شود.

فرد در دوران شيدايي بسيار پرانرژي و فعال است و سرخوشي را به خوبي تجربه مي كند و بسيار صحبت مي كند و كارها را با انرژي بسيار زياد انجام مي دهد.

اما همين فرد به طور ناگهاني گوشه گير مي شوند و نااميد و بدون انگيزه هستند آن ها اميد به زندگي ندارند و افكار منفي مانند مرگ و خودكشي به سراغ آن ها مي آيد.

در اختلال دوقطبي پيشرونده در زندگي فرد اختلالاتي به وجود مي آيد و زندگي فرد به طور كامل مختل مي شود.

اين اختلال به عوامل همچون ژنتيكي و محيطي مربوز مي شود و به خاطر اين علائم اتفاق مي افتد و علائم آن را مي توان با دارو و روش هاي روان درماني مانند شناختي رفتاري كنترل كرد.

در اين مقاله به بررسي اختلال دو قطبي پيشرونده، شرح علائم و درمان آن مي پردازيم.

اختلال دوقطبي پيشرونده

اختلال دوقطبي پيشرونده نوعي از اختلال دوقطبي مي باشد و مي تواند از ادغام اختلال قطبي نوع يك و نوع دو به وجود آيد.

در اين اختلال فرد به نوساناتي دچار مي شود و ممكن است در طول سال افسردگي و شيدايي را چهار بار تجربه كند.

افرادي كه اختلالات دو قطبي پيشرونده را تجربه مي كنند ممكن است چند روز بسيار سرخوش و شيدا باشند و انرژي لازم براي كارها را داشته باشند و بعد از تمام شدن سرخوشي وارد دوره افسردگي شوند.

بسياري از افرادي كه به اختلال دو قطبي دچار مي شوند حدود 10 درصد از آن ها اختلال دو قطبي پيشرونده را تجربه مي كنند.

اختلال دو قطبي پيشرونده با نام هاي ديگري شناخته شده است و مي توان آن را به عنوان اختلال تناوب سريع يا اختلال تناوب بسيار بسيار سريع شناخت.

افرادي كه اختلالات دوقطبي آن ها بسيار شديد است ممكن است نوسانات خلقي را بيش از چهار بار در سال تجربه كنند  و در مواقعي ممكن است خلق فرد هر 48 ساعت تغيير كند.

در اين هنگام فرد هر 48 ساعت مي تواند افسردگي را تجربه كند و بعد دوره شيدايي را و هم چنين عكس آن هم اتفاق مي افتد.

نشانه هاي اختلال دوقطبي پيشرونده

افسردگي

فرد هنگامي كه به فسردگي دچار شود احساس غم و ناراحتي زيادي به سراغش مي آيد او علائمي مانند گريه هاي زياد، نااميدي، عدم اعتماد به نفس، احساس پوچي و بي ارزش بودن و احساس گناه مي كند.

او در اين دوران حي مي كند انرژي ندارد و نمي تواند كارها و فعاليت هايش را انجام دهد، و ممكن است تمركز لازم را براي انجام كارها نداشته باشد و حافظه اش دچار مشكل شود.

ذهن او درگير افكار منفي مي باشد و بيشتر به خودكشي و مرگ فكر ميكند و به اتفاق ها و وقايع اطرافش توجه نمي كند.

فرد در دوران افسردگي ممكن است كم اشتها شود و كاهش وزن پيدا كند و در خواب او اختلالاتي به وجود آيد و به كم خوابي و بي خوابي يا خواب زيادي داشته باشد.

براي درمان اين افسردگي قرص ضد افسردگي تاثيري در كنترل علائم ندارد چون مصرف قرص باعث مي شود فرد از دوره افسردگي خارج شود و سريع تر به دوره شيدايي يا مانيا وارد شود.

در ادامه مقاله با دوره شيدايي آشنا خواهيد شد.

شيدايي يا مانيا

هنگامي كه فرد از حالت افسردگي خارج مي شود وارد حالت شيدايي مي شود، او در اين حالتبيش از اندازه خوش حال و سرخوش و خوش بين است.

فرد بيمار در حالت شيدايي بسيار صحبت مي كند و ممكن است از موضوعي به موضوع ديگر برود و دچار لغزش كلامي شود.

فرد در اين حالت ممكن است با كساني كه با نظرات او موافق نيستند پرخاشگري كند چون عصبي و بسيار تحريك پذير مي باشد.

افرادي كه به اختلال دوقطبي دچار مي شوند انرژي زيادي دارند و آنها انگيزه زيادي براي رسيدن به اهدافشان دارند و ممكن است توانايي و استعداد خود را بيشتر از آنچه است تصور كنند.

آن ها خود را لايق موفقيت مي دانند و احساس برتري ميكنند ميل جنسي آن ها زياد است و رغبتي به خوابيدن ندارند.

تفاوت اختلال دو قطبي پيشرونده با اختلال خلق ادواري

اختلال خلق ادواري نسبت به اختلال دوقطبي بسيار سطح ضعيف تري دارد و علائم آن بسيار خفيف مي باشد.

در اين اختلال علائم و نوسانات فرد در حال تغيير است و در طي دو سال تغييراتي در آن به وجود مي آيد و هيچ گاه فرد به افسردگي اساسي مبتلا نمي شود.

اما در اختلال پيشرونده فرد هر 48 ساعت ممكن است خلق او عوض شود و به دوره افسردگي يا دوره شيدايي دچار شود.

در اختلال پيشرونده زندگي فرد به طور كامل دچار اختلال مي شود و از تحصيل و شغل باز مي ماند و ممكن است فرد دچار اختلالاتي چون پيش فعالي شود.

درمان اختلال دو قطبي پيشرونده

براي درمان اختلال دو قطبي پيشرونده مي توان از تركيب روان درماني و دارو درماني استفاده كرد.

براي درمان اين بيماري مي توان از داروهاي تثبيت كننده خلق مانند ليتيوم علائم بيماري را تا حدي كنترل كرد و فرد را از نظر خلقي به ثبات رساند.

داروهاي ديگري مانند ضدافسردگي و داروهاي آنتي سايكوتيك در صورت وجود هذيان و توهم مي تواند به فرد بيمار كمك كند.

در كنار دارودرماني و روان درماني مي توان از درمان هاي رفتاري و روانشناسي نيز استفاده كرد.

روان درماني روش ها و انواع مختلفي دارد كه مي توان به موارد زير براي درمان اختلال دو قطبي پيشرونده اشاره كرد.

-         درمان شناختي- رفتاري

-         روان درماني بين فردي

-         خانواده درماني

-         رفتار درماني

-         درمان مبتني بر روانكاوي

براي درمان فرد ابتدا بايد اطلاعات كافي در مورد بيماري را به فرد بيمار بدهيد تا به خوبي با بيماري خود آشنا شود و بعد براي درمان به او كمك كنيد.

در مشاوره روانشناسي مي توانيد به فرد كمك كنيد تا به زندگي معمولي و نرمال خود باز گردد و شغل و تحصيل خود را ادامه دهد تا در آن ها موفق شود.

نقش مركز مشاوره در درمان اختلالات دو قطبي

مركز مشاوره با افراد متخصص مي تواند كمك زيادي به افراد بيمار كند آن ها مي تواند با دادن كيفيتي عالي در زمينه مشاوره هاي خود موفق باشند.

با مشاوران مي توانيد به صورت تلفني و حضوري تماس برقرار كنيد و با آگاه كردن آن ها از مشكلات خود راهنمايي و مشاوره دريافت كنيد.

آن ها با دادن راهكارها و روش هاي صحيح شما را راهنمايي مي كند كه براي درمان بيماري چه كنيد و اختلالات دو قطبي پيشرونده و اختلالات رواني با استفاده از روانشناس قابل كنترل مي باشد.

سوالات متداول

موثرترين راهكار درماني براي اختلال دو قطبي پيشرونده چيست؟

انتخاب روش درماني براي افراد مختلف متفاوت است و به شرايط و شدت و ويژگي هاي فردي بيمار بستگي دارد.

تلفيق دارودرماني و روان درماني مي تواند يكي از روش هاي اصلي براي درمان اختلال دو قطبي پيشرونده باشد.

براي درمان فرد مي توان از داروهاي تثبيت كننده خلق در كنار جلسات شناختي رفتاري استفاده كرد تا بيمار افسردگي او كمترشود.

انتخاب رشته كنكور 99، براساس علاقه و استعداد

انتخاب رشته كنكور سراسري بسيار مهم و حساس است چون آينده فرد را تقريبا مشخص مي كند و زندگي فرد و سلامت روان او را تحت تاثير قرار مي دهد.

انتخاب رشته بايد بر اساس علاقه فرد باشد و تنها آينده رشته و اعتبار دانشگاه ملاك نيست.

انتخاب رشته اگر به خوبي انجام نشود و بدون آگاهي صورت گيرد تاثيرات مخربي را بر جاي خواهد گذاشت و باعث مشكلاتي مانند افسردگي، عدم موفقيت تحصيلي، عدم رضايت شغلي و همچنين احساس ناكارآمدي و ... مي شود.

استعداد و علاقه در انتخاب رشته تاثير مهمي دارد در اين مقاله به بررسي جامع و كامل ديدگاه روانشناسان مي پردازيم.

انتخاب رشته صحيح كنكور پلي به سوي آينده اي روشن

انتخاب رشته صحيح بايد بر اساس علاقه و استعداد باشد و طوري انتخاب شود كه احتمال قبولي بر اساس علاقه و استعداد وجود داشته باشد.

اگر رشته اي در آن قبول شده ايد بر اساس علاقه شما باشد در آينده تاثير مثبتي بر روي شغل و رسيدن به خواسته هايتان خواهد داشت و باعث سلامت روان شما مي شود و در تحصيل به موفقيت هاي عالي خواهيد رسيد.

در ادامه تاثيرات مثبتي كه انتخاب رشته در آينده مي گذارد را مورد بررسي قرار مي دهيم.

احساس مثبت نسبت به خود

وقتي افراد كاري را انجام مي دهند بر حسب علاقه و توانايي شان است در آن كار موفق تر خواهند بود و اعتماد به نفس بالايي خواهند داشت و در آن كار پيشرفت مي كنند و آينده روشني را براي خود تصويرسازي ميكنند.

اما اگر در آن كار توانايي نداشته باشند با شكست رو به رو مي شوند و در آن زمينه ناتوان خواهند بود و به موفقيت نمي رسند.

پيشرفت تحصيلي و شغلي

براي پيشرفت دو گزينه استعداد و علاقه بسيار مهم است، رشته هايي كه تحصيل مي كنيد اگر بر اساس علاقه و استعدادتان باشد در آن موفق تر خواهيد بود و احتمال پيشرفت شما افزايش مي يابد، اما اگر بدون علاقه به سمت رشته اي برويد سريع از آن خسته مي شويد و به آينده آن فكر نمي كنيد.

شكوفايي خلاقيت و نبوغ

رشته هايي كه بر اساس علاقه باشد احتمال پيشرفت و موفقيت به شدت در آن افزايش يافته و فرد دوست دارد به خلاقيت و نوآوري بپردازد و يك طرح و وسيله جديد ابداع كند، و انگيزه براي ادامه تحصيل افزايش مي يابد.

عوامل تاثيرگذار بر انتخاب رشته صحيح كنكور

انتخاب رشته صحيح به عوامل مختلفي بستگي دارد و براي آنكه انتخاب درستي داشته باشيد بايد اين عموال را در كنار هم مورد بررسي قرار دهيد.

براي اينكه انتخاب رشته بهتري داشته باشيد بايد از يك مشاوره تحصيلي با تجربه كمك بگيريد تا بتواند در انتخاب به خوبي شما را راهنمايي كند.

در زير عواملي كه براي انتخاب رشته به شما كمك مي كند تا تصميم گيري بهتري داشته باشيد را مورد بررسي قرار مي دهيم.

نقش خانواده

يكي از عواملي كه بايد در تصميم گيري و انتخاب هاي فرزندان نقش بسيار مهمي دارد خانواده است.

گاهي والدين به فرزندانشان فشارهاي زيادي وارد مي كنند تا آرزوهاي دست نيافته خود را فرزندانشان به واقعيت تبديل كنند و يا به درآمد بالا و موقعيت اجتماعي بيش از اندازه توجه كرده و فشار زيادي را به فرزند خود تحميل مي كنند.

والدين با اين رفتار نامناسب باعث مي شوند كه فرزندان رشته اي را انتخاب كنند كه به آن علاقه ندارند و در آينده در آن موفق نخواهند بود.

والدين بايد تصميم گيري نهايي را برعهده فرزندشان بگذارند اما در انتخاب رشته او را راهنمايي كنند و براي اينكه يك انتخاب صحيح داشته باشد از مشاور تحصيلي كمك بخواهند تا فرزندشان را با انواع رشته ها آشنا كند.

والدين بايد اهميت شان اجتماعي و درآمد مالي و انواع شغل ها را براي فرزندشان توضيح دهند و پيامدهاي تصميم را برايش بگوييند تا فرزند بتواند با خيال راحت و به طورمستقل تصميم بگيرد.

چشم و هم چشمي

چشم و هم چشمي باعث مي شود كه معيارهاي اشتباهي براي انتخاب رشته در نظر بگيريد و بيشتر دوست داريد تا در پيش اقوام و دوستان مورد توجه قرار بگيريد و اسم تان سرزبان ها بيفتد و بر اساس علايق و سليقه خود انتخاب نكنيد.

نقش علاقه و توانمندي ها

يكي از مهمترين گزينه هايي كه در انتخاب رشته مهم است ميزان علاقه مندي شما مي باشد اگر علاقه داشته باشيد مشكلات و سختي هايي كه در مسير راه براي شما به وجود مي آيد را بهتر تحمل مي كنيد و با انگيزه و پشتكار فروان براي رسيدن به هدف مي جنگيد.

افراد بايد در كنار علاقه با توانايي هاي خود آشنا باشند و به خوبي خودشان را بشناسند تا بتواند با انتخاب بهترين و مناسب ترين رشته آينده موفقي داشته باشند.

در نظر گرفتن فرصت هاي شغلي

در انتخاب رشته نسبت به شغل آينده خود توجه كنيد و بر اساس سليقه و استعداد رشته اي را انتخاب كنيد كه بازار كاري خوبي داشته باشد چون شغل بسيار مهم است.

براي اينكه انتخاب رشته شما به خوبي انجام شود و همه جوانب را در بر گيرد بايد از مشاور كمك بگيريد و نسبت ها به شغل ها پرس و جو كنيد و رشته ها را به خوبي بشناسيد.

انتخاب رشته موفق يك تعامل مناسب بين منطق و علاقه به وجو مي آورد و به هر دو عامل آينده شغلي و علاقه و استعداد فرد توجه مي كند.

انگيزه ها و اهداف عامل تعيين كننده

در انتخاب رشته انگيزه و اهداف خود را در زندگي مشخص كنيد و بر اساس اولويت هايي كه برايتان مهم است و مي خواهيد در آينده به آن ها برسيد و در 5 سال آينده جايگاه مناسبي داشته باشيد انتخاب رشته كنيد.

شما بايد اهداف و اولويت هاي 5 سال آينده خود را بنويسيد و براي آنچه مي خواهيد تلاش كنيد اين اهداف مي تواند درآمد بالا، كمك به ديگران و يا كسب موقعيت اجتماعي باشد.

تاثير ويژگي هاي شخصيتي

قبل از انتخاب رشته بهتر است يك خودشناسي انجام دهيد و با ويژگي هاي شخصيتي خود به خوبي آشنا شويد تا بتوانيد انتخاب رشته اي را انجام دهيد كه بر اساس ويژگي هاي شخصيتي و توانايي شما باشد.

درانتخاب رشته ويژگي هايي مانند درون گرا و برون گرا بودن، منطقي و احساسي بودن نقش مهمي دارد مثلا افرادي كه درون گرا هستند نمي توانند در شغلي كه بايد روابط اجتماعي قوي داشته باشند موفق شوند.

به عنوان مثال كسي كه مي خواهد در آينده وكيل شود باشد بايد قدرت بيانش بالا باشد و جسارت و توانايي متقاعد كردن بالايي داشته باشد تا بتواند در شغلش موفق شود.

يا در رشته نقشه كشي بايد ديد سه بعدي داشته باشد تا بتواند به راحتي آن ها را ترسيم كند و براي موفقيت خود تلاش كند تا به اهداف آينده اش برسد.

تبعات انتخاب رشته نادرست و ناآگاهانه در كنكور

انتخاب رشته اي كه در آن علاقه و استعداد دخيل نباشد فرد در آن موفق نخواهد بود و به اجبار و گرفتن مدرك آن را ادامه مي دهد و بر اساس توانايي فرد رشته درستي نبوده و مشكلاتي براي فرد به وجود مي آيد.

در ادامه به برخي از تبعات انتخاب رشته نادرست آشنا خواهيد شد.

احساس ناكامي در اثر انتخاب نادرست رشته كنكور

رشته اي كه انتخاب كرده ايد اگر به آن علاقه نداشته باشيد و توانايي و استعداد شما در آن زمينه ضعيف باشد يادگيري دروس و قبولي در امتحانات براي شما سخت خواهد بود و در شغل آينده خود اگر بر اساس رشته تحصيلي شما باشد موفق نخواهيد بود.

عدم موفقيت در درس باعث مي شود كه احساس شكست كنيد و اعتماد به نفس شما كم شود و تاثيرات منفي بر روي روحيه شما بگذارد.

احساسي ناكامي و شكست به سراغ شما خواهد آمد چون رشته خود را براساس علاقه و استعدادتان انتخاب نكرده ايد و از انتخاب آن پشيمان هستيد.

مشكلات تحصيلي

براي انجم فعاليت ها و موفق شدن در آن زمينه بايد انگيزه داشته باشيد و داشتن انگيزه تا حد زيادي به علايق شما بستگي دارد هر چه در انتخاب خود دقت كنيد و با علاقه آن را برگزينيد براي موفقيت در آن تلاش خواهيد كرد.

بايد براي مطالعه دروس انگيزه و علاقه داشته باشيد تا در آن زمينه پيشرفت كنيد اگر استعداد و علاقه نداشته باشيد درتحصيل دچار مشكلاتي خواهيد شد.

پيدا نكردن شغل مناسب در اثر انتخاب نادرست رشته كنكور

وقتي شغل انتخاب شده بر اساس علاقه ما نباشد در آن موفق نخواهيم بود و كارهايمان را به درستي انجام نخواهيم داد.

شغل اگر مناسب ما نباشد براي پيشرفت در آن تلاش نمي كنيم و موقعيت خوبي براي خود ايجاد نمي كنيم.

از دست دادن زمان

در انتخاب رشته سعي كنيد با دقت انتخاب كنيد تا بعدا از انتخاب خود پشيمان نشويد.

بسياري از افراد بدون توجه به علاقه و استعداد خود يك رشته را انتخاب مي كنند و چون در آن موفق نيستند و علاقه اي به انتخاب خود ندارند تصميم به انصراف مي گيرند.

انصراف آن ها باعث مي شود مدت زماني كه در رشته تحصيل كرده اند به فنا بروند و زمان خود را از دست بدهند، اين افراد بايد ارزش زمان را بدانند و همان ابتدا با دقت بيشتري به انتخاب رشته بپردازند.

راهكارهايي براي انتخاب رشته بر اساس علاقه و استعداد

آزمون هاي استعداد يابي و خدمات مشاوره

كمك گرفتن از مشاوربسيار مفيد است و او مي تواند با انجام تست هاي شخصيت شناسي و استعداديابي شما در زمينه رسيدن به علايق و خواسته يتان راهنمايي كند تا شما با انتخاب درست ، در آينده به موفقيت برسيد.

راجع به رشته و شغل مورد نظرتان تحقيق كنيد

براي اينكه انتخاب رشته يكي از مهمترين انتخاب هاي افراد در زندگي مي باشد بايد افراد سعي كند رشته هايي كه مدنظرشان است و احساس مي كنند بر اساس علايق و سليقه هاي آن ها مي باشد بايد تحقيقات لازم را انجام دهند.

آن ها مي توانند با دانشجوياني كه در آن رشته تحصيل مي كنند مشورت كنند و با فارغ التحصيلان در ارتباط باشند تا بهتر با محيط كاري آن ها آشنا شوند و ببينند كه آيا محيط كاري اين رشته با روحيات آن ها متاسب مي باشد يا نه.

آن ها بايد تحقيقات جامعي انجام دهند و به دانشگاه ها و مراكز شغلي سر بزنند و كتاب ها و واحدهايي كه دانشجويان در اين رشته بايد پاس كنند آشنا شوند تا ببينند علاقه به اين رشته دارند و مي توانند در آن پيشرفت كنند وبه موفقيت برسند و بعد با خيال راحت رشته موردنظر را انتخاب كنند.

در مقابل قضاوت هاي نادرست ديگران بايستيد

اگر با تحقيقات درست رشته مورد نظرتان را انتخاب كرده ايد و بر اساس منطق و علايق شما مي باشد پس از انتخاب خود مطمئن باشيد و در مقابل انتقادها و نظرات ديگران مقاومت كنيد.

هر فرد ويژگي ها و شخصيت هاي خاص خودش را دارد و علايق در آن ها متفاوت است پس سعي كنيد براي هدف خود تلاش كنيد و نگذاريد رفتار ديگران شما را از تصميمي كه گرفته ايد پشيمان كند.

انتخاب رشته صحيح كنكور، دانشگاه آزاد يا سراسري

بسياري از افراد انتخاب دانشگاه براي آن ها مسئله ساز مي شود و نمي دانند كه در دانشگاه آزاد به سمت رشته مورد علاقه خود بروند يا در دانشگاه دولتي رشته اي ضعيف تري را براي ادامه تحصيل انتخاب كنند.

مثلا اين تعارض مي تواند بين دانشگاه آزاد شهر خودتان با دانشگاه دولتي شهر ديگري باشد در اين هنگام بايد فرد به مسائلي ديگري كه برايش اهميت دارد توجه كند.

مثلا شهريه دانشگاه آزاد ممكن است برايشان سنگين باشد و نتواند آن را پرداخت كند و يا غربت و دوري در شهر ديگر برايش سخت باشد و خانواده راضي به ادامه تحصيل در شهر ديگري باشند.

فرد بايد مسئله هاي مختلف را براساس شرايطش مورد بررسي قرار دهد تا بتواند بهترين تصميم را بگيرد، در اين زمينه مي تواند از مشاورتحصيلي كمك بخواهد.

سخن آخر در مورد انتخاب رشته صحيح كنكور سراسري

انتخاب رشته در آينده شما تاثير مهمي دارد اگر بدون تحقيق و بدون كسب آگاهي انتخاب رشته كرديد و به علايق و توانايي خود توجه نكرديد در آينده به مشكل برخواهي خورد.

اگر انتخاب شما اشتباه باشد و به موقعيت هايي كه دوست داشتيد نرسيديد در آينده از انتخاب خود پشيمان شده و افسوس خواهيد خورد.

در اين زمينه مي توانيد از مشاور و روانشناس كمك بخواهيد تا با شناخت شما و آگاه شدن از جوانب شخصيتي شما، انتخاب رشته صحيحي براي شما در نظر بگيرد و شما با انتخاب صحيح ، دررسيدن به اهداف و خواسته هاي خود موفق باشيد.

سوالات متداول

چطور مي توانم راجع به استعدادهاي خودم اطلاعات كسب كنم؟

معمولا افراد استعدادها و توانايي هايشان را در طول زندگي مي شناسند همچنين مي تواند با كمك روانشناس و انجام تست هاي شخصيت شناسي و استعداديابي، اطلاعاتي در مورد خود كسب كنند، و با بررسي نتايج آن ها به استعداد هاي خود پي ببرند.

افتادن كودك از دست مراقب، اقدامات اوليه پس از افتادن كودك از دست مراقب

كودك بسيار به مراقبت نياز دارد و هنگامي از او مراقبت مي كنند بايد به خوبي مواظب كودك باشند و والدين نگران هستند كه كودك از دست مراقب به زمين بيافتد.

اگر براي كودك اتفاق افتاد بايد خونسردي خود را حفظ كنيد و با توجه به سلامتي كودك و علائم هشداردهنده اي كه كودك نشان مي دهد اقدامات لازم و به موقع را انجام دهند.

در اين مقاله با روش هاي پيشگيرانه آشنا خواهيد شد و ازاطلاعات لازم در مورد مراقب كودك به دست آوريد.

افتادن كودك از دست مراقب

كودكان وقتي كوچك هستند بسيار فعال و پرتحرك هستند و در آغوش والدين و يا سايرين مراقبين بسيار بي قرار هستند و ممكن است كودك از بغلشان بيافتد.

اگر سر كودك به زمين برخورد كند و كودك از فاصله زيادي به زمين بيافتد براي كودك بسيار خطرناك است و ممكن است اتفاق خطرناكي براي كودك به وجود آيد.

اگر كودك به زمين افتاد آرامش خود را حفظ كنيد و براي سلامت كودك اقدامات لازم را انجام دهيد.

اقدامات اوليه پس از افتادن كودك از دست مراقب

هنگامي كه براي كودك اتفاقي افتاد بايد آرامش خود را حفظ كنيد و اوضاع را مديريت كنيد و بهترين اقدام را انجام دهيد.

هنگامي كه كودك به زمين افتاد علائم او را چك كنيد و اگر علائم كه در زير عنوان شده را داشت بدون تكان دادن كودك و يا دادن خوراكي به او با اورژانس تماس گرفته و به پزشك مراجعه كنيد.

-         وجود جراحت و ضربه در سر كودك

-         خونريزي زياد

-         از دست دادن هشياري كودك

مراقب اوضاع و شرايط كودك باشيد چون اگر كودك به سر و نخاع او ضربه شديد وارد شده باشد ممكن است با تكان دادن شما آسيب هاي بدتري به كودك وارد شود و اوضاع بدتر شود.

اگر كودك حالت تهوع داشت و استفراغ كرد او را به سمت خود بگردانيد و مواظب باشيد كه به آرامي كودك را جا به جا كنيد و گردن او تكان نخورد و ثابت باشد.

بعضي اوقات بعد از افتادن مشكلي جدي براي كودك به وجود نمي آيد و ممكن است كودك از ترس شروع به گريه كردن بكند و نياز به آغوش مادرش براي آرام شدن داشته باشد.

هنگامي كه كودك به زمين افتاد بدن را بررسي كنيد تا ببينيد كبودي و زخم در بدن كودك ايجاد شده است يا خير.

اگر كودك آسيب جدي نديده باشد بهتر است حركات او را در نظر بگيريد و اگرازنظرجسماني حس كرديد كه كودكتان با مشكلاتي رو به رو شده است براي اينكه خيالتان راحت شود بهتر است به پزشك اطفال مراجعه كنيد تا كودك را معاينه كند.

نشانه هاي بروز آسيب مغزي هنگام افتادن كودك

هنگامي كه كودك به زمين مي خورد يا از دست مراقب مي افتد روي بعضي از علائم حساس باشد چون ممكن است كودك دچار آسيب مغزي شده باشد.

به همين دليل علائمي كه نشان دهنده آسيب مغزي است را بايد جدي بگيريد و با اورژانس تماس بگيريد.

-         كم شدن هوشياري كودك و از دست رفتن هشياري

-         حالت تهوع و استفراغ كردن

-         گريه هاي شديد و بي قراري كردن شديد كودك

-         خواب آلودگي شديد

-         ميل به غذا و خوراكي نداشتن

-         بي آرامي و بي قراري كودك بسيار شديد باشد

-         به صورت غير طبيعي كودك ساكت و آرام باشد و مدت طولاني فعاليتي نداشته باشد

افتادن كودك از دست مراقب، اقدامات پيشگيرانه

ممكن كودك از دست هركسي بيافتد و يك اتفاق ناگهاني مي باشد اما بايد با اقداماتي آشنا شويد كه احتمال آسيب رسيدن به كودك به حداقل برسد.

در زير مي توانيد اقدامات مورد نظر را مشاهده كنيد.

-         در محل هايي كه كودك بازي مي كند و بيش تر وقت خود را در آن جا مي گذراند را از فرش استفاده كنيد و سعي كنيد تا جايي كه امكان دارد مكان ها را با فرش و موكت هاي نرم بپوشانيد.

 فرش ها به صورت ضربه گير عمل مي كنند و جلوي ضربه هاي شديد را مي گيرند تا كودك جراحت هاي زيادي نبيند.

-         گوشه هاي تيز و پله هاي خانه را با حفاظ امن كنيد تا اگر كودك افتاد آسيب جدي و شديدي به او وارد نشود.

-         كودك را زياد و به مداوم در آغوش خود نگه نداريد بلكه مي توانيد از صندلي هاي كمربند دار استفاده كنيد يا كودك را بر روي تشك روي زمين قرار دهيد.

سوالات متداول

  1. هنگام افتادن كودك از دست مراقب بايد به اورژانس مراجعه كنيم؟

مراجعه به اورژانس و پزشك زماني لازم است كه كودك پس از افتادن علائمي را از خود نشان دهد.

علائمي كه بايد بر روي آن ها حساس شد و جدي گرفته شود در زير گفته شده است.

-         كم شدن هشياري

-         به وجود آمدن مشكلات تنفسي

-         خون ريزي در بيني و گوش

-         تغيير در اندازه مردمك هاي چشم و متفاوت بودن اندازه مردمك ها

-         تشنج

-         حالت تهوع و استفراغ

-         گريه و بي آرامي كودك

-         خوابيدن بسيار عميق

-         نخوابيدن كودك و بي قراري كردن

  1. افتادن از چه ارتفاعي احتمال صدمه ديدن را براي كودك افزايش مي دهد؟

كودك را در ارتفاعات بالا در آغوش نگيريد چون احتمال آسيب ديدن و به زمين افتادن كودك بسيار زياد است، و كودك اگر از ارتفاع بيش از 30 سانتي متري به زمين افتاد ممكن است به سرش اسيب وارد شود.

استرس سخنراني، علل، نشانه ها و كاهش اضطراب سخنراني

صحبت كردن در جمع سخت است بسياري از افراد در هنگام سخنراني دچار استرس و اضطراب مي شوند.

استرس در سخنراني يكي از اختلالات اضطرابي مي باشد كه فرد بايد در يك جمع سخنراني كند تا متوجه اختلالش شود.

براي موفق شدن در آينده و داشتن شغل خوب بايد مهارت هاي ارتباطي قوي داشته باشيد چون هر چه مهارت هاي ارتباطي بهتر باشد پيشرفت تحصيلي و شغلي بهتري خواهيد داشت.

افراد بايد در اين زمينه به نقاط قوتي برسند تا بتواند سريع تر به موفقيت به موفقيت برسند، شايد بعضي ها فكر كنند كه استرس در سخنراني مسئله زياد مهمي نيست و تاثيري بر زندگي آن ها ندارد.

اما افرادي كه سخنراني مي كنند آيا خودشان هم مي توانند با استرس كنار بيايند و گفته خود را قبول دارند؟

براي آنكه استرس سخنراني كاهش يابد تمرين ها و روش هاي متنوعي وجود دارد كه با به كارگيري آن مي تواند استرس را كاهش داد.

در اين مقاله به بررسي نشانه ها و عوامل استرس در سخنراني مي پردازيم.

چرا استرس سخنراني مي گيريم؟

عوامل بسياري باعث مي شود كه فرد در حين سخنراني دچار استرس و اضظراب شود، افراد بايد اين عوامل را شناسايي كنند تا استرس خود را در هنگام سخنراني كاهش دهند.

يك از عواما استرس زا، عوامل ژنتيكي مي باشد مثلا در خانواده كساني هستند كه استرس و اضطراب دارند و ممكن است افراد ديگري هم به استرس دچار شوند.

يا والديني كه مهارت ارتباطي آن ها ضعيف است اگر فرزندان در محيط خانواده باشند و يا والدين و دوستانش كمرو باشند در آينده مهارت هاي ارتباطي را به خوبي ياد نمي گيرد و با مشكلاتي رو به رو مي شود.

پس محيط خانواده بسيار مهم است و افراد براي اينكه در آينده موفق باشند و مهارت هاي ارتباطي را فراگيرند بايد محيط خانواده آن ها مناسب باشد.

اگر فرد در يك سخنراني سخت خورده باشد و نمره خوبي كسب نكرده باشد يا در جمعي حرف هايش سركوب شده و به آن ها توجه نشده باشد دچار استرس سخنراني مي شود.

عوامل رواني باعث به وجود آمدن اختلالات اضطرابي مي شود و ممكن است فرد به استرس و اضطراب دچار شود كه بايد براي درمان آن به روانشناس مراجعه كند.

نشانه ها و علائم استرس سخنراني چيست؟

بسياري از افرادي كه سخنراني در جمع داشته اند به احتمال زياد استرس سخنراني را تجربه كرده و علائم آن را در حين سخنراني يا قبل از سخنراني مي دانند.

اين افراد شايد در جمع هاي كوچك استرس نداشته باشند اما براي ارائه مطلب در دانشگاه، محيط كارو يا شركت در مسابقه خياباني ممكن است دچار استرس و اضطراب شديدي شوند آن ها مي توانند با شناسايي علائم استرس زا دز حين سخنراني، آن  ها را كاهش داده و مهارت خود را در جمع افزايش دهند.

برخي از عواملي كه باعث استرس و اضطراب مي شوند در زير ذكر شده است.

-         عرق كردن كف دست و پيشاني

-         افزايش تپش قلب به صورت شديد و نامنظم

-         لرزيدن دست و پا

-         رنگ پريدگي، سرگيجه و خشكي دهان

-         حالت تهوع، دل درد و دل پيچه

-         تپق زدن و سوتي دادن در سخنراني

-         لرزش صدا، بند آمدن و لكنت زبان

-         لرزش گونه ها

-         سرخ شدن و برافروختن، افزايش دماي بدن

-         داشتن استرس و دلشوره

چگونه بر استرس سخنراني پيروز شويم؟

سخنراني كردن براي بسياري از افراد بسيار سخت و شبيه كابوس است و آن ها تمام تلاش خود را مي كنند تا در مجامع عمومي سخنراني نكنند.

اما افراد براي آنكه در اجتماع موفق شوند و مهارت هاي اجتماعي را به خوبي ياد بگيرند بايد مهارت هاي ارتباطي خوبي داشته باشند و سخنراني كردن نمونه اي از آن ها مي باشد.

افراد مي تواند با استفاده از تكنيك هاي خوب و موثر تا حد زيادي ترس و استرس خود را كاهش دهند.

  1. ترس و وحشت خود را به هيجان تبديل كنيد

بسياري از افراد در حين سخنراني ترس و اضطراب خود را مخفي مي كنند و خودشان را خونسرد نشان مي دهند اما اين راهكار مناسبي نمي باشد.

آن ها اگر ترس و اضطراب خود را به هيجان تبديل كنند سخنراني جذابي خواهند داشت و در سخنراني شايسته تر و مقتدرتر ديده خواهيد شد.

معمولا ترس و اضطراب در سخنراني اول بيشتر است و اين اضطراب در اولين سخنراني طبيعي مي باشد و با انجام سخنراني هاي بيشتر و پي در پي اين ترس كمتر خواهد شد.

افراد براي آنكه ترس و استرس آن ها كمتر شود بايد مطالب را آماده كنند و با تمرين بسيار آمادگي لازم را به دست آورند در اين هنگام موفق خواهند شد.

  1. وقتي با خودتان حرف مي زنيد از ضمير من استفاده نكنيد

براي اينكه اعتماد به نفس خود را افزايش دهيد بهتر است با خودتان حرف بزنيد و به جاي ضمير من، اسم خود را خطاب قرار دهيد و روي ويژگي هاي مثبت خود تمركز كنيد.

اين يك تمرين جالب است و مثل اين مي باشد كه دوستتان را مورد خطاب قرار داده و نصيحت مي كنيد در اين حالت مهارت شما افزايش مي يابد و در سخنراني بهتري انجام خواهيد داد.

ترس و استرس را از خود دور كنيد و روي آن ها تمركز نداشته باشيد، شما بايد فكرهاي مثثبتي داشته باشيد و اطلاعات خود را براي بقيه افراد مهم در نظر بگيريد.

چون اطلاعات شما اگر به خوبي بيان شود و سخنراني با كيفيتي داشته باشيد مي توانيد بسياري از مشكلات افراد را حل كنيد.

براي بهترشدن سخنراني بايد با روش هايي مهارت هاي ارتباطي خود را افزايش دهيد تا در اين مسير موفقيت هايي را كسب كنيد.

  1. با ديد مثبت به قضيه نگاه كنيد

افراد براي آنكه سخنران خوبي باشند و مهارت سخنراني خود را تقويت كنند در دوره هاي سخنوري و فن بيان شركت مي كنند، آن ها در ابتدا اضطراب آن ها در سخنراني كاهش مي يابد اما پس از مدتي دوباره دچار استرس و اضطراب مي شوند.

ديد افراد به دوره هاي فن و بيان متفاوت مي باشد افرادي كه ديد مثبتي دارند و باور دارند كه توانايي تغيير در آن ها وجود دارد به خوبي مي توانند از اين دوره ها نتيجه خوبي بگيرند و براي آن ها مفيد باشد، و استرس آن ها كم مي شود.

اما افرادي كه اين دوره ها را باور ندارند و شركت كردن در آن ها وقت تلف كردن و بي فايده مي دانند بعد از مدتي استرس آن ها به حالت اوليه برمي گردد.

  1. در صبح روزسخنراني ورزش را فراموش نكنيد.

ورزش كردن براي كاهش استرس بسيار مفيد است و براي آنكه استرس را از طريق سيستم عصبي كاهش دهيد بهتر است به پياده روي برويد و ورزش كنيد.

با ورزش كردن حواس شما به محرك هاي اطراف پرت مي شود و ترس و استرس شما تا حد زيادي كاهش مي يابد.

براي كاهش استرس از تكنيك هاي تنفسي استفاده كنيد، تنفس كردن در هواي پاك تاثير زيادي در كاهش استرس دارد و باعث كنترل تنفس شما مي شود و براي شما بسيار مفيد است.

  1. مانند يك فرد قدرتمند رفتار كنيد

براي اينكه سخنراني با كيفيتي داشته باشيد بايد به صورت يك فرد قدرتمند در جمع حاضر شويد و با استفاده از زبان بدن و مهارت هاي غيركلامي بر روي ديگرن تاثير مثبت بگذاريد.

اگر اعتماد به نفس شما پايين است بايد در هنگام سخنراني خود را فردي با عزت نفس و اعتماد به نفس بالايي نشان دهيد و براي رسيدن به اعتماد به نفس تمام تلاش خود را به خوبي انجام دهيد تا به موفقيت برسيد.

براي اينكه سخنراني شما تاثير بيشتري بر روي افراد داشته باشد بايد با قدرت و حس مدير بودن سخنراني را مديريت كنيد.

سخنران بايد خودش را مقتدر نشان دهد و كمرش قوز و خم نباشد براي اينكه حس اقتدار را به ديگران انتقال دهيد بايد صاف بايستيد و دست خود را به پهلو بگذاريد و سرتان را بالا نگه داريد و نفس عميق بكشيد تا شخصيت بزرگ خود را به افراد نشان دهيد.

بايد قبل از سخنراني اين حركات را تمرين كنيد تا احساس ضيف بودن نكنيد و در هنگام سخنراني به مشكل برنخوريد.

براي اينكه سخنراني جذاب و با كيفيتي داشته باشيد بايد بر شنوندگان تاثير مثبتي بگذاريد و آن ها را جذب صحبت هايتان كنيد.

بايد تا حد امكان لغزش كلامي مانند(اوووم) نداشته باشيد و با استفاده از جملاتي مانند (بگذاريد طوري ديگر منظور خود را بيان كنم ) مخاطبان را با خود همراه سازيد و اعتماد به نفس خود را به شنوندگان نشان دهيد.

نكاتي براي ارائه يك سخنراني رضايت بخش

-         در سخنراني ظاهر اهميت بسياري دارد و باعث مي شود اگر پوشش مرتب و مناسبي داشته باشيد مخاطب جذب شما شود.

-         سعي كنيد به خودتان اطمينان داشته و با اعتماد به نفس در سخنراني شركت كنيد، استرس و نگراني خود را پنهان كنيد و سعي كنيد زبان بدن و حركات غيركلامي استرس شما را نشان ندهد.

-         سخنراني خود را از يكنواختي خارج كنيد و افراد حاضر را در سخنراني شركت دهيد و آن ها را تشويق كنيد تا از شما سوال بپرسند تا سخنراني جذابي داشته باشيد.

-         با مخاطبان خود ارتباط چشمي برقرار كنيد و به آن ها لبخند بزنيد اگر اين كار را به جا و به موقع انجام دهيد باعث جذب مخاطب مي شود و سخنراني خوبي خواهيد داشت

-         تن صداي ثابتي نداشته باشيد و سعي كنيد بعضي اوقات تن صدا را تغييردهيد تا براي مخاطب خسته كننده نباشد.

-         در سخنراني از كلمات با معني و قابل درك استفاده كنيد و روي كلمات مهم تاكيد داشته باشيد و سريع از كلمات بي اهميت بگذريد، هنگامي كه مي خواهيد نكته مهمي را بيان كنيد قبل و بعد از گفتن آن مكث كوتاهي داشته باشيد، چون بسياري از افراد شايد بخواهند يادداشت برداري كنند.

-         سعي كنيد با توجه به دماي محل سخنراني لباس مناسب بپوشيد و يك ليوان آب در كنار خود داشته باشيد.

-         قبل از سخنراني در جلوي آيينه قرار بگيريد و سخنراني را در مقابل آن تمرين كنيد تا تسلط شما بيشتر شود.

-         در هنگام سخنراني به واكنش هاي مخاطب زياد توجه نكنيد چون هميشه افرادي هستند كه به سخنراني توجه نمي كنند و با گوشي در ارتباط هستند و يا با خميازه كشيدن ممكن است باعث حواس پرتي شما شوند، پس فقط تمركز خود را بر روي كارتان قرار دهيد.

كلام آخر درباره استرس سخنراني

اگر استرس سخنراني شما بسيار زياد است و قادر نيستيد آن را كنترل كنيد بايد از يك مشاور و روانشناس كمك بخواهيد تا شما را در اين زمينه راهنمايي كند و راهكارها واصول صحيح را براي داشتن سخنراني با كيفيت و بي عيب ونقص براي شما بيان كند.

با كمك مشاور استرس سخنراني شما كاهش مي يابد و سخنراني با كيفيتي خواهيد داشت.

سوالات متداول

علائم استرس سخنراني چيست؟

استرس در سخنراني با علائمي زيادي همراه مي باشد و مهمترين علائم آن عرق كردن كف دست و پيشاني، افزايش تپش قلب، لرزش دست و پا، رنگ پريدگي، سرگيجه و حالت تهوع، خشكي دهان، دل درد و دل پيچه، تپق زدن و لرزش صدا و بند آمدن و لكنت زبان مي باشد.

 

اختلال‌هاي فراگير رشد ، اختلال‌هاي رشدي كودك

اختلال فراگير رشد يك نوع ناتواني شناخته مي شود و در دوره رشد كودك به وجود مي آيد و والدين و معلمان را با چالش هاي بسياري درگير مي كند.

كودكاني كه به اين اختلال دچار مي شوند يادگيري آن ها ضعيف است و در برقراري ارتباط با ديگران مشكلاتي براي آن ها به وجود مي آيد و دچار مشكلات اجتماعي مي شوند و رفتار آن ها غيرطبيعي است.

افراد براي آنكه بتوانند با كودكان رفتار صحيحي داشته باشند بايد در زمينه اختلالات آن ها آگاهي خود را افزايش دهند و اطلاعات مورد نياز را به دست آورند.

در اين مقاله با انواع اختلالات آشنا خواهيد شد و علائم و روش هاي آن را مورد مطالعه قرار دهيد.

اختلال هاي فراگير رشد چه اختلالاتي را شامل مي شود؟

اختلالات فراگير رشد باعث مي شود كه ارتباط اجتماعي دچار مختل شود و به همين دليل به آن اختلال هاي ارتباط اجتماعي مي گويند.

اوتيسم، آسپرگر، اختلال از هم پاشيدگي دوران كودكي و نشانگان رت نمونه اي از اختلالات فراگير هستند.

در اختلالات ذكر شده عملكرد فرد در برقراري روابط اجتماعي و ارتباطي دچار اختلال شده و فرد نمي تواند به خوبي صحبت كند و تكلمش آسيب ديده است و يادگيري او تا حد زيادي كاهش مي يابد.

در ادامه اختلال هاي گفته شده را مورد بررسي قرار مي دهيم.

  1. اوتيسم

كودكاني كه به اختلال اوتيسم مبتلا مي شوند نشانه بيماري آن ها معمولا قبل از سه سالگي و در دوران شيرخوارگي نشان مي دهد.

افرادي كه به اوتيسم مبتلا مي شوند شدت نشانه  ها در آن ها متفاوت است، اوتيسم يك اختلال فراگير رشدي است و با ويژگي هايي همراه مي باشد كه زير مورد بررسي قرار مي دهيم.

-         علاقه به ارتباط برقرار كردن با ديگران ندارند.

-         پرهيز كردن از برقراري ارتباط چشمي

-         ناتوان بودن در درك و استفاده از قدرت تكلم و زبان

-         قدرت يادگيري آن ها به شدت كاهش مي يابد و از طريق مشاهده و تقليد نمي توانند به خوبي آموزش ببينند.

-         الگوهاي بازي نابهنجار، كودك كه به اختلال اوتيسم دچار مي شود بازي هاي او داراي فعاليت ها و حركت هاي تكراري و يكواخت مي باشد و يا اين كودكان توانايي بازي كردن را ندارند.

-         دچار علايق وسواسي مي شوند.

-         مخالف تغيير هستند و در برابر تغييردادن فعاليت هاي روزانه مقاومت نشان مي دهند.

-         قادر به قدرت تخيل و ابتكار نمي باشند.

-         نسبت به محرك هاي محيطي واكنش نشان مي دهند و نسبت به محرك هايي مانند سوسو زدن روشنايي لامپ و صداهاي بلند بيش فعال هستند.

كودكاني كه به اوتيسم مبتلا مي شوند ممكن است همه نشانه ها را نداشته باشند اما آن ها حداقل 6 نشانه در رفتار آن ها نشان داده مي شود.

  1. آسپرگر از جمله اختلال هاي فراگير رشد

اختلال آسپرگر يكي از نمونه اختلالات فراگير رشدي مي باشد و در طيف اوتيسم قرار مي گيرد.

اين اختلال نسبت به اوتيسم شدت كمتري دارد و براي اينكه آسپرگر تشخيص داده شود بايد دو مورد از ويژگي هاي آن را داشته باشند.

در اين اختلال كودك به مشكلاتي مانند عدم برقراري ارتباط و روابط اجتماعي، ناتوان بودن در زمينه يادگيري و زباني و انجام حركات قالبي دارد اما اين اختلالات نسبت به اوتيسم شدت آن به شدت پايين مي باشد.

ويژگي هاي اختلال آسپرگر در زير نشان داده شده است.

-         در مهارت هاي ارتباط غيركلامي اختلال شديد به وجود مي آيد.

-         عدم برقراري ارتباط مناسب با دوستان و همسالان و در اين زمينه احساس ناتواني مي كند.

-         عدم برقراري روابط اجتماعي و فقدان تقابل اجتماعي و هيجاني

-         انجام بازي هاي تكراري و علايق و الگوهاي رفتاري تكراري و محدود

  1. اختلال از هم پاشيدگي دوران كودكي

در اين اختلال كودك در دوران نوزادي و جنيني رشد طبيعي خودش را دارد كه بعد از دوسالگي به اختلال ازهم پاشيدگي دوران كودكي دچار ميشود و بر عملكردهاي اجتماعي و عقلاني و زباني تاثير منفي مي گذارد.

نشانه هاي اختلال از هم پاشيدگي دوران كودكي شامل موارد زير مي باشد.

-         در تعاملات اجتماعي دوطرفه دچار ناهنجاري هايي مي شود.

-         ناتوان بودن در مهارت هاي زباني و تكلم كردن

-         عدم برقراري ارتباط با ديگران و ناتوان بودن در روابط اجتماعي

-         ناتوان بودن در روابط انطباقي

-         در كنترل دفع ادرار و مدفوع با مشكلاتي رو به رو مي شود.

-         به درستي قادر به حركت نخواهد بود.

-         ناهنجاري هايي در بازي براي به كودك به وجود مي آيد و نمي تواند تنوع در بازي داشته باشد.

  1. نشانگان رت از جمله اختلال هاي فراگير رشد

در اين اختلال كودك تا پنج ماهگي رشد طبيعي دارد و حداقل شش ماه دوره طبيعي رشدش را طي مي كند و بعد از آن اختلالاتي در رشدش به وجود مي آيد.

كودكاني كه به اين اختلال دچار ميشوند از 5 ماهگي تا 48 هفتگي رشد آن ها كم مي شود و به اندازه دور سر رشد آن ها كاهش مي يابد و در نتيجه مهارت هاي حركتي براي نوزاد سخت مي شود و مهارت حركت هدفمند دست از بين رفته و به جاي آن حركت قالبي به وجود مي آيد.

اين اختلال فقط دختران را درگير مي كند چون به دليل جهش در ژن خاصي به وجود آمده و كروموزوم ايكس را درگير مي كند.

دختران در زمينه حركتي به مشكلاتي دچار مي شوند و حركت بدني و راه رفتن كودك ناهماهنك شده و اختلالاتي در او به وجود مي آيد.

كودك در زمينه تكلم و زباني آسيب مي بيند و به كندي رواني_حركتي مبتلا مي شود.

پسران اگر به اختلال نشانگان رت مبتلا شوند قبل از تولد يا در طول سال اول زندگي از بين ميروند.

درمان اختلال هاي فراگير رشد

براي درمان اختلالات فراگير روش هاي متفاوتي وجود دارد، در صورتي كه والدين در مورد اختلالات رشدي به كودك خود مشكوك شدند بايد هرچه سريع تر به يك روانشناس مراجعه كنند.

اگر اين اختلال به موقع شناسايي شود و درمان هاي كودك به موقع انجام شود آُسيب هايي كه به كودك وارد شده شدت آن كاهش مي يابد و از پيش روي آسيب ها جلوگيري مي شود.

رويكردهاي درماني كه براي اختلال هاي رشد استفاده مي شود به طور كاما باعث بهبود آن ها نمي شود اما جلوي پيش روي آن را مي گيرد و تلاش مي كند تا عملكرد فرد در بهترين حالت ممكن باقي بماند.

با وجود اين اختلالات اگر درمان به موقع باشد باعث مي شود كه فرد باز هم از توانايي خود استفاده كند و بتواند با وجود مشكل از ظرفيت هاي خود بهره ببرد.

در زير با تكنيك هاي درمان شناختي رفتاري كه روش هاي رايج براي درمان اختلالات فراگير رشد است آَشنا مي شويد.

-         آموزش خود مديريتي

-         بازي و بازي درماني

-         موسيقي درماني

-         انجام روش هايي براي تقويت مهارت ها

-         دارودرماني